279
میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی

اثر اصلی خود درباره قرآن نادیده بگیرد.

به طور مشابه ایزوتسو معمولاً جهان قرآنی را به‌عنوان شب تاریک زندگی توصیف می‌کند و نمادگرایی موفقیت (نجاه)، پیروزی (فوز) و رستگاری (فلاح) و ظرفیت‌های معنایی آنها را در قرآن نادیده می‌گیرد، درحالی‌که سه موضوع اصلی (توحید الهی، نبوت و معاد) در این‌جا وجود دارد. این مسئله به ظاهر انتزاعی بودن انتخاب‌های او از واژه‌‌های کلیدی و کانونی را نشان می‌دهد.

با وجود این، آشکار است که ترجیهات ایزوتسو، به شکلی منحصر به فرد در خدمت اهداف کاربردشناختیِ روشی که استفاده می‌کند، عمل می‌کنند. تقابل میان جهان غیب (عالم غیب) و عالم شهادت (عالم الشهادة) مثال بسیار خوبی برای کاربردگرایی ایزوتسو است. به عقیده ایزوتسو، این دومین تقابل اصلی مفهومی قابل بازشناسی در جهان‌بینی قرآنی است. هالیس البیرک، ایزوتسو را متهم می‌کند که این دو واژه را طوری معرفی کرده که گویا این دو واژه‌‌های قرآنی هستند، درحالی‌که این دو واژه در قرآن واقع نشده‌اند. او مشاهده می‌کند که مفهوم غیب نامی برای حوزه‌ای خاص در قرآن نیست، بلکه برای جایگاه بشر در جهان ذکر شده است؛ جایگاه، شرایط و حالات بشر.

کاربردگرایی مشابهی در تحلیل ایزوتسو از دو واژه دارای تقابل، یعنی واژه‌‌‌‌های دنیا و آخرت، مشاهده می‌شود. اکین مدعی است که ارزیابی ایزوتسو از این دو واژه بازتاب‌دهنده تأثیر مسیحیت است.

به طور خلاصه، اکین استدلال می‌کند که اولاً، ایزوتسو دنیا را به‌عنوان مکانی تعریف می‌کند که درون آن انسان تجربه می‌کند و زندگی می‌کند و دنیا را با «ارض» یعنی »زمین» اشتباه می‌گیرد؛ ثانیاً، اکیم اشاره می‌کند که ایزوتسو دنیا را دارای دو بار معنایی متفاوت شرح می‌دهد که یکی «پایین‌تر» و دیگری «نزدیک‌تر» است. با وجود این وقتی ایزوتسو از عبارت قرآنی «الحیاة الدنیا» سخن می‌گوید،


میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
278

خداوند و انسان برای بیان ضمنی رابطه‌ای میان دو بخش هم‌ارز مورد استفاده قرار گرفته است و تأیید می‌کنند که هرچند جهان‌بینی قرآنی بر مفهوم «توحید» متمرکز می‌شود، «شرک» محور جهان‌بینی جاهلی را تشکیل می‌دهد؛ بنابراین، اکین، ایزوتسو را به ارائه نوعی وحدتِ وجود در مفهوم رابطه خدا - انسان متهم می‌کند.

به علاوه این پرسش که آیا ممکن است واژه‌‌های کانونی را در چارچوب یک اصلِ تقابل مفهومی (خوب/بد، ایمان/ بی‌ایمانی و...) تعیین کنیم، بارها در دانش جدید مطرح می‌شود. برای مثال، پس از اثر اخیر دانیل مادیگان، برخی دانشمندان، «کتاب» را یکی از مهم‌ترین واژه‌‌های کانونی قرآن در نظر گرفتند، اما ایزوتسو تنها گاهی به این واژه اشاره می‌کند تا به فهم دیگر واژه‌‌های کلیدی کمک کند؛ بنابراین، به عقیده ایزوتسو چه چیز متضاد مفهومی واژه «کتاب» است؟

مثال‌های بسیار دیگری وجود دارند، برای مثال، ابراهیم شوگار رویکرد ایزوتسو درباره مفهوم «هدی» (هدایت کردن) را زیر سؤال می‌برد. ایزوتسو واژه «هدی» را در چارچوب حوزه معنایی که واژه «آیه» به‌عنوان واژه کانونی در محور آن قرار دارد، توضیح می‌دهد. اگرچه شوگار تحلیل ایزوتسو را در بازشناسی چارچوب کلی موفق می‌داند. به اعتقاد او، تحلیل ایزوتسو تنها یک جنبه از این واژه را بازنمایی می‌کند (هدایت الهی/ وحی) و دیگر انواع هدایت را همچون هدایت عمومی (تکوینی) و هدایت عقلی را نادیده می‌گیرد. این ناآگاهی از انواع هدایت، ایزوتسو را به سوء برداشت از جایگاه واقعی این واژه بسیار مهم قرآنی رهنمون ساخته است. واژه‌های بسیار مهم دیگری نیز وجود دارند که جایگاه مناسبی در تحلیل معناشناختی ایزوتسو پیدا نمی‌کنند. برای مثال، ابراهیم ابوبکر، از دیدگاهی متفاوت، واژه «امام» را مورد بحث قرار می‌دهد که اصلی اساسی در مکتب فکری تشیع در آثار شیخ طوسی و علامه طباطبایی به شمار می‌رود. ابوبکر تعجب می‌کند که ایزوتسو می‌تواند جایگاه امامت را در رابطه میان خداوند و انسان در سه

  • نام منبع :
    میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6442
صفحه از 296
پرینت  ارسال به