249
میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی

شیوه‌های تعلیم‌گیرندگی در انسان تنوع بیشتری دارد. همین تنوع نشان‌ می‌دهد که در حوزه تعلیم‌گیرنده محور اصلی انسان است. این شیوه‌ها به دو روش حسی و غیرحسی تقسیم می‌شود. روش‌های حسی همان شیوه‌هایی هستند که در آنها مواد آموزش با کمک ابزار حسی و جسمی به انسان منتقل می‌شود و یا انسان آنها را با این ابزار به غیر خود منتقل می‌کند. در روش‌های غیر حسی ابزارهای حسی انسان در انتقال علم دخالتی ندارند. روش‌های فراحسی عبارتند از:

وحی

در آیه (إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ یُوحَى‏ عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى)‏۱ وحی روش تعلیمی در انتقال معلومات است. مراد ما از این روش همان القای قلبی و اعطای معلومات به افراد به‌گونه غیر حسی است. این افراد پیش از القای مطلب فاقد معلوماتی‌اند که با این روش به آنها عطا می‌شود. وحی به موجوداتی مثل، زنبور عسل، در این حوزه قرار می‌گیرد. ولی چشم‌انداز اصلی قرآن در حوزه «وحی» همان وحی به انبیاست؛ زیرا از ۷۸ آیه‌ای که در آنها واژهٔ وحی و مشتقاتش به کار گرفته شده‌اند، در قرآن آمده، تنها چند مورد در غیر انبیاء ذکر شده است.۲

این روش در چهار نمونه القای به انبیا، القای به فرشتگان، القای به انسان و القای به حیوانات آمده است. کامل‌‌ترین آنها وحی به انبیاست و در سه شکلِ تکلّم

1.. سورهٔ نجم، آیۀ ۴ ـ ۵.

2.. این موارد عبارتند از: وحی به فرشتگان (سورهٔ انفال، آیۀ ۱۲)؛ وحی به حواریون (سورهٔ مائده، آیۀ ۱۱۱)؛ وحی به مادر حضرت موسی علیه السلام (سورهٔ طه، آیۀ ۳۸) و (سورۀ قصص، آیۀ ۷) و در سورهٔ مریم، آیۀ ۱۱، فاعلِ وجهِ فعلیِ وحی حضرت زکریا علیه السلام است که به قوم خود اشاره می‌کند و مراد القاء مطلب از طریق اشاره است (طبرسی،مجمع البیان، ج‏۶، ص ۷۸۰؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص‌۱۱۱؛ فخر رازی، مفاتیح‌الغیب، ج‏۲۱، ص‌۵۱۵).


میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
248

ولی تعلیم امور غریزی را در بر نمی‌گیرد.

میدان معنایی شیوه‌های تعلیم

تعلیم یا روش انتقال معلومات، شیوه‌های متنوعی دارد. هر یک از روش‌های به‌کار رفته در قرآن در نوع خود گویای دیدگاه قرآنی در کیفیت انتقال معلومات از یک حامل علم به حامِل دیگرند. قرآن، روش تعلیم در فرشتگان را تنها در دو حوزه «تعلیم و اِنباء» بیان می‌کند.۱

در مورد اجنّه شیوه تعلیم بیشتر از راه مشاهده و نقل است. پیشتر گذشت که وحی در اجنه همان سخن مخفی است. علم اجنّه، در آیه (قُلْ أُوحِىَ إِلىَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الجِن‏ فَقَالُواْ إِنَّا سمِعْنَا قُرْءَانًا عجَبًا)۲ با استفاده از استماع و سمع بیان شده است که روشی حسی است. در آیه (وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن یَسْتَمِعِ الاْنَ یجِدْ لَهُ شهَابًا رَّصَدًا)۳، سمع برای بیان نوع دیگری از علوم اجنّه به‌کار رفته است. در آیه قبلی مراد از سمع، شنیدن از انسان بود، اما در این آیه مراد از سمع چیز دیگری است، گویا در آسمان جایى است که خبرهاى غیبى و سخنان ملائکه به گوش جنّیان می‌رسد، آنها در آن مکان مى‏نشستند تا آن اخبار بشنوند، مطابق این آیه، این راه از علم، دیگر برای آنها باز نیست و جنّیان از این روش برای کسب علم محروم‌اند. آیه (وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ کَذِباً)۴ بیان و نقل یکی از منابع کسب علم اجنّه است.

1.. نک: میدان معنایی تعلیم‌دهنده و تعلیم‌گیرنده.

2.. سورهٔ جن، آیۀ ۱.

3.. سورهٔ جن، آیۀ ۹.

4.. همان، آیۀ ۵.

  • نام منبع :
    میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6386
صفحه از 296
پرینت  ارسال به