243
میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی

آموزش می‌داند. آیات (مَا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُون)۱ و (عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ)۲ این عمومیت را می‌رسانند.

حال، اگر این آیات را در کنار آیه (وَاللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ)۳ قرار دهیم، به روشنی شدنِ مطلب کمک می‌کند، بنابر این آیه، انسان از معلومات فراوانی بی‌بهره است، این معلومات را با تجربه، حس و عقل به دست آورده است، ولی برخی این راه‌ها امکان عادی ندارد؛ زیرا یا مستلزم صَرفِ زمان زیاد و یا مسبب هزینه جانی و مادی فراوانی می‌شود۴ و انسان نمی‌تواند خود بدان دست یابد. از سوی دیگر در برخی آیات، تعلیم اموری تجربی مثل زره‌‌سازی به خداوند نسبت داده شده است. نتیجه این‌که دست‌کم مواد برخی علوم تجربی با تعلیم الهی به انسان منتقل شده‌اند.

۳. در برخی آیه‌های قرآن کریم به‌صورت جزئی و موردی مواردی که از طریق الهی به انسان منتقل شده، بیان شده‌اند؛ در آیه ۴ سورهٔ مائده «صید» یکی از مصادیق مواد تعلیم است، حتی اگر بگوییم در این آیه ماده تعلیم مطلق است، باز آموزش صید یکی از مصادیق خواهد بود؛ در این آیه ضمن اشاره به مجموعه‌ای از مواد تعلیم یکی از مصادیق را نیز بیان کرده است؛ یعنی از انسان خواسته شده تا از آنچه آموخته‌ به سگان یاد دهد که از میان آن آموخته‌‌‌‌ها صید است. این آیه قرینه دیگری است که تعلیم الهی شامل امور دنیوی نیز می‌شود که به ظاهر هیچ ارتباطی با هدایت و سعادت اخروی ندارد.

1.. سورهٔ علق، آیۀ ۵.

2.. سورهٔ بقره، آیۀ ۲۳۹.

3.. سورهٔ نحل، آیۀ ۷۸.

4.. مجلسی، بحار الانوار، ج۲، ص‌۳۱۶، «باب ان کل علم حق هو فی ایدی الناس فمن اهل‌البیت علیهم السلام»؛ نک: به مناظرۀ امام صادق علیه السلامبا طبیب هندی، در حدیث اهلیلجه (مجلسی، بحار الانوار، ص۱۵۲-۱۹۸).


میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
242

می‌شود: «ما به یوسف تمکن و قدرت در زمین عطا کردیم تا علم تعبیر خواب را به او بیاموزیم». حرف «واو» در این آیه پیش از «لنُعلمّه» نشان می‌دهد که اهداف دیگری نیز بوده است، اما آموزش تعبیر خواب از میان تمامی اهداف انتخاب و برجسته‌‌سازی شده تا جایگاه آن در نظام معرفتی در کانون توجه قرار گیرد.

آموزش مواردی همچون صنایع، زبان حیوانات، تأویل احادیث، بخشی از ابهام آیات تعلیم در پیامبران را که به‌صورت مطلق آمده بود، برطرف می‌کند و معنای آیاتی چون (وَعَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً)۱ و (وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُن تَعْلَمُ)۲ را روشن کرده و نشان می‌دهد که واژهٔ «علوم» که در این آیات مبهم و مطلق آمده است علوم مادی و فرا مادی و معنوی را نیز در بر می‌گیرد، به هدایت معنوی اختصاص ندارد و بلکه تمام نیازمندی‌های بشری را در بر می‌گیرد.

قرآن مواد آموختن انسان عادی از خداوند را به سه صورت بیان می‌کند:

۱. گاه به مواد آموزش اشاره‌ای نمی‌کند (وَاتَّقُواْ اللّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللّهُ)۳ در این دسته از آیات، قرآن تنها بر این مطلب اشاره می‌کند که خداوند علومی را در اختیار انسان قرار داده است، ولی به این‌که این علوم چه دانش‌هایی را در برمی‌گیرند، اشاره‌ای نشده است.

۲. گاه دامنه مواد آموختن را گسترده و عام می‌داند، برای مثال، در آیه (عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ)۴ هر موردی که انسان در آن علم، آگاهی نداشته از مواد

1.. سورهٔ کهف، آیۀ ۶۵.

2.. سورهٔ نساء، آیۀ ۱۱۳.

3.. سورهٔ بقره، آیۀ ۲۸۲.

4.. سورهٔ علق، آیۀ ۵.

  • نام منبع :
    میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7143
صفحه از 296
پرینت  ارسال به