در آیات ۵۲ و ۵۳ سوره حج (وَما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَلا نَبِیٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّیْطانُ فی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ ما یُلْقِی الشَّیْطانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیاتِهِ وَاللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ * لِیَجْعَلَ ما یُلْقِی الشَّیْطانُ فِتْنَةً لِلَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ...)، واژه و تعبیر «القاء» در مورد فعالیت شیطان بهکار رفته است. القاء دارای معنایی مطلق است و میتواند نقش تعلیمی داشته باشد، ولی باید تأکید کرد که این نقش بستگی تام به متعلق القاء دارد. اگر متعلق القاء امری معرفتی باشد و در مفعول آن امری معرفتی باشد، القاء نیز نقش تعلیمی خواهد داشت. در آیات قرآن القاء با مواردی چون: کنز۱، کتاب۲، روح۳ و انسان۴ همنشین شده است. در میان این موارد تنها آیه ۸۶ سوره قصص که از القای کتاب سخن میگوید، میتواند نقش تعلیمی به خود بگیرد و دیگر موارد غیر تعلیمیاند.
در آیات ۵۲ و ۵۳ سوره حج، متعلق مفعولیِ القاء مشخص نیست. در میان مفسران اختلاف بسیاری در متعلق آن رخ داده است. شبهه، مانع، طرح، سخن۵ و... مواردی هستند که مفسران در ترجمه این آیه بهعنوان متعلق القاء مطرح کردهاند.۶
در این آیه دو قرینه وجود دارد که معرفتی بودن القاء را با مشکل روبهرو میکند:
۱. محل القاء در «امنیه» پیامبران است، امنیه به معنای آرزو و هدفى است که انسان فرض تحققش را دارد.۷ در این آیه نمیتواند به معنای دخالت در علم