موسی علیه السلام است، ولی چون از قرآن از زبان قوم سخن میگوید و از نظر آنها حضرت موسی علیه السلام فردی عادی است، این آیات هم میتواند دال بر مراد باشد.
توان آموزشدهندگی انسان، چنان است که گاه خود را آگاهتر از خداوند تصور میکند و میخواهد این آگاهی را به خداوند نیز انتقال دهد، قرآن این نکته را در آیه (قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِینِکُمْ)۱ گوشزد میکند و با استفاده از تعبیر تُعَلِّمُونَ تعلیمِ انسان به خداوند را طرح میکند و آن را مردود میداند؛ و دلیل خود را چنین بیان میکند: «او تمام آنچه را در آسمانها و زمین است مىداند و خداوند از همه چیز آگاه است».
بنابر آیه (لَکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْر)۲ أجنه به انسان سِحر یاد میدهند؛ البته، در صورتی که مراد از شیاطین در این آیه، شیاطین جن باشد.۳
آیات دیگری که ممکن است در تعلیمدهندگی جن اشاره داشته باشند، آیاتیاند که درباره ابلیس سخن میگویند. بیشک، ابلیس از جنیان است (فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ)۴. اگر در تعامل و تقابلی که با انسان یا دیگر شیاطین دارد، بحث تعلیمدهندگی نیز وجود داشته باشد، روشن میشود که جِن نیز از توان تعلیمدهندگی برخوردار است؛ بنابراین، باید این دسته از آیات را بررسی کرد.
آیاتی که درباره ارتباط شیطان با انسان و جِن واژههایی چون نَزْغ (وَإِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ)۵ وسوسه (فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ)۶، وعده (وَ