علم، میدان معناییِ تعلیم را به وجود میآورد. میدانِ معناییِ تعلیم، از نسبت میان آموزشدهنده (معلِّم) و آموزشگیرنده (متعلِّم) به وجود آمده است. این دو مورد با نسبتهای پیرامونی، میدان معنایی تعلیمدهندگان و تعلیمگیرندگان را به وجود میآورند.
آموزش، پل ارتباطی میان تعلیمدهنده و تعلیمگیرنده است. در این فرایند، معلوماتی به فراگیران منتقل میشود، این فرایند دو میدان معنایی مواد تعلیم و شیوههای تعلیم را میسازد. در نتیجه، میدان معنایی تعلیم به چهار میدان معنایی تعلیم دهندگان، تعلیمگیرندگان، شیوههای تعلیم و مواد تعلیم تقسیم میشود. با واکاوی این میدانها، به معناشناسی علم در حوزه معنایی تعلیم خواهیم پرداخت. برای پرهیز از تکرار مباحث دو میدان تعلیمدهنده و تعلیمگیرنده را در هم ادغام میکنیم. بدین ترتیب مباحث را در سه محور پیش میبریم.
میدان معنایی تعلیمدهنده و تعلیمگیرنده
در میدان معنایی تعلیمدهندگان خدا، جنّ و فرشتگان و انسان مطرح شده است. اگر بسامد یک واژه ملاک چشمانداز و کانون توجه گوینده باشد، از میان تعلیمدهندگان، «خدا» در کانون توجه قرآن خواهد بود؛ زیرا ۲۵ آیه از آیات تعلیم در مورد تعلیم الهی است.
خداوند تنها در یک مورد به فرشتگان و در دیگر موارد به انسان آموزش میدهد. یادگیری فرشتگان از خداوند در آیه (قَالُواْ سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا)۱ مطرح است، در این آیه از وجه فعلی تعلیم استفاده شده است. استفاده از این تعبیر، برای بیان قابلیت یادگیری در فرشتگان است. اگر این قابلیت را بپذیریم،