217
میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی

اعتراض و ناشکیبی معرفی می‌کند.

درخواست نامعقول در آیه (وَجَاوَزْنَا بِبَنىِ إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْاْ عَلىَ‏ قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلىَ أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ یَامُوسىَ اجْعَل لَّنَا إِلَهًا کَمَا لهَمْ ءَالِهَةٌ قَالَ إِنّکُمْ قَوْمٌ تجَهَلُونَ)۱ نیز مطرح است. این آیه بر ترک تعقل دلالت دارد، البته، مقایسه صوری و استدلال ظاهری در آیه مشهود است که ممکن است در تحقق جهل دخیل باشد؛ یعنی ممکن است ترجیحِ اله محسوس بر الهِ غیر محسوس مبتنی بر این استدلالی باشد که از نظر عمومی مقبول بوده است که در این صورت جهالت به‌عنوان اندیشه رفتارساز معرفی می‌شود و باور عمومیِ قوم را تولید می‌کند. به تعبیر دیگر، جهل، قوم را به سوی باوری خاص دعوت می‌کند و بر اساس باور عمومی، رفتارسازی می‌کند.

۶. حکم جاهلی: در آیه (أَ فَحُکْمَ الجَاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ)۲ «حکم یا احکامِ خاص» از آثار جهل است. همنشینیِ حکم با جهل نشان می‌دهد، احکام جاهلی ریشه در تفکراتی دارند که جهان‌بینی جاهلی را شکل می‌دهند، بدین سبب جهل از حالت فردی خارج شده و به باور عمومی و جهان‌بینی قومی تبدیل می‌شود. همنشینی قوم با جهل از قرینه‌هایی است که تبدیل جهل به جهان‌بینی قومی را تقویت می‌کند.۳

۷. خشم و نخوت نهفته در دل: در آیه (إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُواْ فىِ قُلُوبِهِمُ الحْمِیَّةَ حَمِیَّةَ الجْاهِلِیَّة)۴ حمیه همنشین جهل شده است و جهل ریشه این خشم و غضب دانسته شده است. با این وصف جهل دارای ویژگی است که در کارکردهای غیرمعرفتی قلب اثر می‌گذارد. این تأثیر به کفر و ایمان منحصر نمی‌شود، بلکه در خشم و نخوت

1.. سورهٔ اعراف، آیۀ ۱۳۸.

2.. سورهٔ مائده، آیۀ ۵۰.

3.. نک: سورهٔ اعراف، آیۀ ۱۳۸؛ سورهٔ هود، آیۀ ۱۱؛ سورهٔ نمل، آیۀ ۵۵؛ سورهٔ احقاف، آیۀ ۲۳.

4.. سورهٔ فتح، آیۀ ۲۶.


میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
216

است. حضرت نوح برای نجات فرزندش دعا می‌کند و برای آن استدلال می‌آورد که خداوند وعده نجات خانواده‌اش را داده است و فرزندش از اهل و عیال اوست، پس درخواست نجات او امری معقول است، بدین سبب این درخواست کاملاً آگاهانه، به همراه استدلال و خردورزی است، ولی خداوند این درخواست را با تعبیر (إنِّی أَعِظُکَ أَن تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ) قرین می‌سازد.

بنابر این تحلیل، جهل امری وجودی است که پشتوانه استدلالی دارد. به دیگر سخن شبه خردورزی، پشتوانه این درخواست است؛ بنابراین، آیه، در تحقق جهل، افزون بر ترکِ خردورزیِ عاقلانه، نوعی شبه خردورزی نیز دخیل است. به بیان دیگر قرآن هر استدلالی را در دایره علم قرار نمی‌دهد. از این‌رو، در آیه بعدی تقابل شبه خردورزی با علم به‌صورت برجسته بیان می‌شود: (فَلاَ تَسْأَلْنِ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَن تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ)۱؛ بنابر این آیه، جهل استدلالی شبیه به عقل است که قرآن حوزه غیرمعرفتی جهل را برای آن تعریف می‌کند.

این ارتباط در آیات (وَإِن کاَنَ کَبرُ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِىَ نَفَقًا فىِ الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فىِ السَّمَاءِ فَتَأْتِیهِم بِایَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلىَ الْهُدَى‏ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ)۲ نیز آمده است. این آیات بیان می‌کند که نباید انتظار داشت که کافران با نزول قرآن ایمان بیاورند؛ زیرا ایمان امری اختیاری است و نزول قرآن هرچند به‌عنوان دلیلِ روشن، نمی‌تواند به اجبار، فردی را به پذیرش ایمان بکشاند و خداوند هیچ آیه‌ای نیافریده است که فرد با دیدن آن به جبر ایمان بیاورد؛ بدین ترتیب چنین توقعی باطل است، گرچه به ظاهر موجه باشد؛ زیرا با معارف الهی سازگار نیست. در این آیه، قرآن به استدلالِ به ظاهر موجه، ولی سازگار با معارف قرآنیِ، جهل اطلاق می‌کند و این جهل را عامل

1.. همان، آیۀ ۴۶.

2.. سورهٔ انعام، آیۀ ۳۴-۳۵.

  • نام منبع :
    میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6405
صفحه از 296
پرینت  ارسال به