۱. عمل سوء: همنشینی واژه «سوء» با مشتقات جهل در آیه (مَن عَمِلَ مِنکُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ)۱ نیز آیه ۱۱۹ سورهٔ نحل و آیه ۱۷ سوره نساء مشهود است. در این آیات انجام عمل سوء ریشه در جهالت دارد۲ و بین عمل ناپسند و جهالت نهتنها انفکاک و جدایی وجود ندارد، بلکه جهل، علت و سبب پیدایشِ عمل سوء است.
مصداقهای عمل سوء
الف) لواط: (أَ ئنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شهَوَةً مِّن دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تجَهَلُون)۳ با تحلیل این آیه در کنار آیه (وَلُوطًا إِذ قَالَ لِقَومِهِ أَ تَأتُونَ الفَاحِشَةَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ)۴، معنای روشنتری دریافت میشود؛ صدر و ذیل این دو آیه در یک فضاست. آیه ۵۴ سوره نمل آگاهی قوم از زشت بودن اعمالشان را بیان میکند و در آیه ۵۵ همان سوره مصداق این فاحشه را آورده و انجام این کار را به خاطر جهل میداند، در این آیه جهل، دلیل انجام کار ناشایست است و قوم لوط استدلالی برای انجام آن ندارند. به بیان دیگر، هرچند تجهلون با «قوم» همنشین شده است، اما نمیتوان گفت جهانبینیِ قوم، مقتضی لواط است، بلکه قرینههای معنایی وجود دارند که حتی بنابر جهانبینیِ آن قوم نیز لواط، عملی ناشایست است. بنابر این دو آیه، ناشایست بودنِ لواط برای قوم روشن است، اما آیه در بیان معنای جهل صریح نیست.
احتمال دارد جهل، به معنای عدم پایبندی به حکم خرد یا در معنای انجام عمل ناشایست باشد. این ابهام با کمک همنشینی جهل با عمل سوء برطرف میشود. در این همنشینی دو نکته روشن است که جهل با عمل ناشایست مغایرت