یَأْکُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعامُ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَازَّیَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها أَتاها أَمْرُنا لَیْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ).۱
همنشین منبعی
یکی دیگر از ویژگیهای تفکر، همنشینی آن با اولو الألباب است که در آیات ۱۹۰–۱۹۱ سوره آل عمران به آن اشاره شده است: (إِنَّ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ الَّیْلِ وَالنهَّارِ لاَیَاتٍ لّأِوْلىِ الْأَلْبَابِ (۱۹۰) الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلىَ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ)؛ در این آیات تفکر در کنار تذکر از اوصا ف اُوْلىِ الْأَلْبَابِ دانسته شده است.
از اینرو، میتوان گفت تفکر یکی از کارکردهای لبّ است. بنابر این آیات، جایگاه معرفتی تفکر و رابطه آن با حوزه ایمان کمی روشن میشود، به این معنا که انسان با آیات (تکوینی یا تشریعی) آشنا میشود و در این آیات تفکر میکند و این تفکر آنها را به فعل ایمانی میکشاند تا به وجود خداوند و اوصاف او اِقرار کند.
قرآن بیشتر ترغیب به تفکر کرده و مقدمات تفکر را برای انسان آماده میکند تا انسان را به سر قله ایمان برساند. اینکه آیا میان تفکر و ایمان رابطه علّی وجود دارد یا نه، نمیتوان حکمی داد؛ زیرا جز در آیه ۱۹۱ سوره آل عمران نتیجه تفکر را بیان نکرده است. در این آیه نیز چگونگی ارتباط را نمیتوان استفاده کرد؛ اما دستکم رابطهای که میان این دو وجود دارد، این است که تفکر اقتضای ایمان و اعمال ایمانی را دارد.