نیز از موضوعاتی است که قرآن برای تفکر فراروی انسان قرار میدهد. در آیه (یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کَبیرٌ وَمَنافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَیَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ)۱ احکام حقوقی - فقهی و احکام اخلاقی را برای نمونه، مطرح میکند.
اگر این آیات را الگوی قرآنی برای تفکر مطرح کنیم، از نظر فراوانی تأکید قرآن بر تفکر در امور عادی و طبیعی است و مثالهای این باب نیز بیشتر است. در کنار امور طبیعی مسائل اخلاقی و دینی نیز مطرح میشود؛ بنابراین، به باور قرآن در امور طبیعی زمینههای خوبی برای تفکر وجود دارد. میتوان گفت از نگاه قرآن علوم طبیعی - اعم از تجربی و انسانی - و علوم دینی از جهت موضوعسازی برای تفکر همسان هستند؛ و اگر فراوانی را ملاک تأکید قرار دهیم، باید بگوییم که قرآن علوم طبیعی را بستر مناسبی برای تفکر مثبت معرفی میکند و بر آن تأکید دارد.
استفاده از زبان تمثیل در قرآن، موضوعات انتزاعی را نیز بستری برای تفکر قرار میدهد. آیات زیر در جهت استفاده از تمثیل برای تفکر است:
۱. (أَ یَوَدُّ أَحَدُکُمْ أَنْ تَکُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخیلٍ وَأَعْنابٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُ فیها مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ وَأَصابَهُ الْکِبَرُ وَلَهُ ذُرِّیَّةٌ ضُعَفاءُ فَأَصابَها إِعْصارٌ فیهِ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ).۲
۲. (وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَلکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ذلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ).۳
۳. (إِنَّما مَثَلُ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا