175
میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی

می‌داند که تلاش علمی قلب، در جهت عبرت‌‌گیری باشد.۱ این دو تعریف مکمّل هم هستند، اگر این دو تعریف را کنار هم بگذاریم، در تعریف دوم به وجود شئ برای تفکر و در دومی به خود تفکر و ماهیت آن اشاره شده است؛ یعنی برای فکر نخست باید قلب با چیزی آشنا باشد و سپس در آن چیز تدبر و مطالعه و نظر کند تا در نهایت، به نتیجه مطلوب برسد. ابو هلال عسکری نیز در تعریف تفکر می‌نویسد: «تفکر عبارت است از تصرف نظری قلب در دلایل».۲ شیخ طبرسی نیز همین معنا را برای تفکر قبول کرده است.۳ علامه مصطفوی در جمع‌بندی معنای پایه معتقد است: «فکر» تأمل و تصرف قلب در مقدمات و دلایل اولیه برای رسیدن به مطلوب است»، او این تعریف را نزدیک به تعریف فیلسوفان می‌داند.۴

حوزه معنایی صرفی

مشتقات ماده فکر ۱۸ بار در قرآن به‌کار رفته‌اند. این ماده تنها در شکل ثلاثی مزید و به‌صورت فعلی به‌کار رفته است. ۱۷ مورد آن از باب تفعّل و در صیغه مضارع - یتفکرون (۱۱ بار)، تتفکرون (سه بار)، یتفکروا (دو بار)، تتفکروا (یکبار) و یک مورد آن از باب تفعیل - فکّر- و به‌صورت ماضی به‌کار رفته است. در این استعمال دو نکته بارز است؛ نکته اول این‌که قرآن، تفکر را به‌عنوان فعلی از افعال انسان می‌داند؛ یعنی در نگاه قرآنی، فکر کاری است که انسان به آن متّصف می‌شود؛ زیرا رابطه فعل با فاعل این‌گونه است که یا فعل از فاعل صادر می‌شود و یا دارای آن حالت می‌شود. قرآن در استناد خود از دو باب «تفعل» و «تفعیل» استفاده

1.. ابن فارس، معجم مقابیس اللغه، ج۴، ص‌۴۴۶.

2.. العسکری، الفروق اللغویه، ص‌۱۲۱

3.. طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۱۴۱.

4.. مصطفوی، التحقیق فی مفردات الفاظ القرآن، ج ‏۹، ص‌۱۲۵.


میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
174

جایگاه نسبت تقابل در معناشناسی همزمانی دارد.

معناشناس در تحلیل خود از معنای پایه آغاز می‌کند و با کمک نسبت‌های موجود، متن را تحلیل می‌کند و به معنای نسبی می‌رسد. معنای پایه در دستگاه زبانی، معنایی است که در هر جایی از دستگاه قرار گیرد آن را با خود حفظ می‌کند۱ و اگر این معنا را از قرآن هم خارج کنیم باز معنای خود را حفظ خواهد کرد.۲ معنای نسبی، مؤلفه‌هایی از واژه است که در نسبت‌های گوناگون تغییر می‌کند. این تغییرِ معنا از یک میدان به میدان دیگر را «معنای نسبی» نامیده‌اند.۳ معنای پایه بیشتر از کتاب‌های لغوی گرفته می‌شود، این معنا نقطه عزیمتی است برای آغاز تحلیل متن و به هیچ وجه نباید اساس کار بر آن نهاده شود.

برای رسیدن به معنای فکر از نسبت صرفی، جانشینی، همنشینی تقابل بهره گرفتیم. نسبت‌های نحوی آن در بخش همنشین‌ آمده و نیازی به تکرار دوباره در حوزه‌ای مستقل نیست و چون برای تفکر مقابلی یافت نشد، از این‌رو، حوزه مقابل‌ها در تحلیل معناشناختی آن دخالت ندادیم.

تحلیل معناشناختی

معنای پایه

فیومی در المصباح المنیر «فکر» را به معنای تلاش قلب برای یافتن معانی جدید می‌داند.۴ ابن فارس معنای آن را نزدیک به همین معنا می‌داند. او تفکر را در جایی

1.. همان، ص۱۴.

2.. قائمی‌نیا، بیولوژی نص، ص۵۴۲.

3.. ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ص۱۵.

4.. فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص‌۴۷۹.

تعداد بازدید : 6873
صفحه از 296
پرینت  ارسال به