معناشناسی قرار میدهد و عنصرِ زمان را حذف میکند.۱
این روش مبتنی بر اصل زبانشناسی دستگاه معنایی (welatanschangsleher) است که بر اساس نسبتهایی معنایی متن را تحلیل میکند. نسبت صرفی، نحوی، همنشینی، جانشینی و تقابل مهمترین نسبتهاست که معناشناس در تحلیل خود از آنها کمک میگیرد.
نسبت یا ارتباط همنشینی (syntagmatic relation)، بیانگر رابطه الفاظی است که در یک زنجیره کلامی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند.۲ این نسبت همان معناشناسی در سطح جمله است که در آن، واژه در ارتباط با واژههای همنشین سنجیده میشود و طبق این ارتباط زوایایی از معنای واژه کشف میشود. این همنشینی ممکن است بهصورت وصف، تمییز، اسناد فاعل... باشد.
نسبت جانشینی (paradigmatic relation) عبارت است از رابطه و نسبت جانشینی میان الفاظ زنجیره کلامی با الفاظی که میتوانند جایگزین این الفاظ شوند.۳ علم و عقل بارزترین نمونه جانشین در حوزه معنایی علم و معرفتاند. نسبت جانشینی از اساسیترین نسبتهای معنایی است که در روش همزمانی به آن تکیه میشود.۴
نسبت تقابل (contradictory relation) عبارت است رابطه تقابل بین دو لفظ که در بستر متن ایجاد میشود. به اعتقاد ایزوتسو، زمانی حوزه معناشناختی به وجود میآید که دو مفهوم عمده کلیدی کاملاً در مقابل یکدیگر قرار گیرند.۵ این نشان از