161
میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی

«اَمَنَ» است.۱

اما مهم آن است که به نقطه ضعف خاصی در سطحِ نخستِ سیستمِ تحلیلی ایزوتسو توجه کنیم. او معتقد است معنای اصلی یک واژه، ذاتی آن است و می‌تواند مستقل از بافت‌های فرهنگی باقی بماند.

واژه «کتاب» در کاربرد عربی پیش از قرآن به‌خوبی تصور نسبتاً سحرآمیز یک نوشته را در بر می‌گیرد و چه‌بسا متضمن تصورِ رشدیافته‌تر از متنِ مقدس بوده است و این واژه پیش از ورود در کاربرد قرآنی به‌عنوان یک اصطلاح فنّی تلقی شده است؛ بنابراین، با چنین فرضی، واژه «کتاب» با معنای اساسی خود، چنان‌که ایزوتسو مدعی است، در خطابات قرآنی نیامده، بلکه به دلیل معانی نسبی که از متون دیگر کسب کرده دارای معنای پیچیده‌تری است.

نقد‌های مشابهی به مثال‌های دیگر او نیز وارد است. او ضمن بحث و بررسی حوزه معنایی مربوط به معاد که بسیار مورد توجه قرار گرفته است، می‌گوید: اگر دقیقاً واژه یوم را با معنای مناسب در این فضا قرار دهیم، می‌توانیم معنایی را که واژه «روز» در موقعیت‌های عادی برخوردار است، بیان کنیم؛ اما به یک‌باره دیده می‌شود که پیوندهای مختلف ذهنی در اطراف آن شکل می‌گیرد و مفهوم «روز» با رنگ اخروی آن طنین‌انداز می‌شود.۲

به طور خلاصه، ایزوتسو تمایز میان معنای اصلی و معنای نسبی را بیش از حد ساده می‌انگارد، به طوری‌که مجزّا کردن واژه‌های قرآن از دیگر حوزه‌های معنایی که زمانی از آنها تأثیر پذیرفته‌اند، می‌تواند تحلیل او را بی‌اعتبار سازد.

هر چند ما بینش ایزوتسو را در اهمیت معانی نسبی بپذیریم، اما باید درک کنیم که ممکن است واژه‌ای مانند «کتاب» در متون معمولی وجود نداشته باشد که

1.. همان، ص۱۷-۱۸.

2.. ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ص۱۶-۱۷.


میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
160

نفاق اعتقادی باز می‌کرد که معنایی ویژه‌‌تر نسبت به بی‌ایمانی دارد.

نقد ایزوتسو در تحلیل معناشناختی واژه کتاب در قرآن

از نظر ایزوتسو، هر واژه دو معنا دارد: ۱) معنای اصلیِ نهفته در ذات واژه، که هر کجا استعمال شود آن معنا را همراه خواهد داشت و ۲) معنای اعتباری و نسبی که اتفاقاً او واژه «کتاب» را برای توضیح تفاوت میان معنای اصلی و نسبی به‌عنوان مثال به کار می‌برد. هرچند از نظر ایزوتسو معنای اصلی واژه کتاب همان Book است، اما پس از آن‌که این واژه وارد گفتمان قرآنی شد، همچون نشان‌های یک مفهوم و تصور دینی خاص، با هاله‌ای از قدسیّت احاطه شده، اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است و این خود از این حقیقت سرچشمه گرفته که واژه کتاب ارتباط بسیار نزدیکی با مفهوم وحی الهی یا مفاهیم دیگر دارد که دارای ارتباط مستقیم با وحی هستند.۱ ایزوتسو معنای نسبی واژه کتاب را بسیار مهم‌تر از معنای اساسی آن می‌داند. به محض ورود واژه کتاب در حوزه معنایی زبان وحی در قرآن، پیوند و ارتباط آن با واژه‌های دیگر در این حوزه جزء لازمِ معنای آن شده است.

ایزوتسو همچنین واژه‌های ساده‌ای مانند یوم (روز) و ساعت را برای مثال ذکر می‌کند که در گفتمان قرآنیِ مربوط به آخرت، معانی نسبی پیدا کرده‌اند [یعنی یوم به معنای روز بازپسین و ساعت نیز به معنای زمان بعث و رستاخیز به‌کار رفته است].

ایزوتسو در مواردی نشان می‌دهد: نیروی تغییر‌دهنده روابط معنایی جدید عملاً به پیدایش واژه جدید می‌انجامد؛ مانند تغییر یافتن فعل «کفر» از معنای اصلی آن (ناسپاس بودن) در مقابل «شَکَرَ» به معنای اعتقاد نداشتن که مقابل

1.. ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ص۱۴-۱۵.

  • نام منبع :
    میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6262
صفحه از 296
پرینت  ارسال به