که این گفتوگو در مدینه رخ داده است، جایی که به اعتقاد ایزوتسو، معنای کفر از ناسپاسی به بیایمانی تغییر یافت. پس چرا ایزوتسو پرسشِ صحابه از پیامبر را عجیب میپندارد؟ (آیا آنان به خداوند ایمان ندارند؟ اَیَکفُرنَ بِاللّه؟) مسئله، ابهامِ این مفهوم نیست؛ زیرا این مفهوم مکّرر با هر دو معنا در قرآن و احادیث نبوی بهکار رفته است. همچنین بسیاری از نسخههای دیگر این روایت، این پرسش را بهگونهای دیگر مطرح میکنند (یا رسول اللّه؟ دلیل این مسئله چیست ای پیامبر خدا؟). شاید صحابه میخواستند با پرسیدن این سؤال منظور پیامبر را بهتر درک کنند. اگر چه ایزوتسو میپذیرد که مفاهیم قرآنی ویژگیهایی پویا دارند، اما تحول معنایی چشمگیری را در تفاوت میان عربی عصر جاهلیت و عربی قرآنی میبیند و به طور کلی این دیدگاه را نادیده میگیرد که تفاوتهای معنایی دیده شده در مفاهیم مورد بحث (به طور خاص مفهوم کفر) سبب غنای معانی میشوند. این تفاوتها تحولی بنیادین را نشان نمیدهند که طی آن یک معنا با معنایی دیگر جایگزین شود.
یکی از جنبههای جالب تحلیل ایزوتسو از مفهوم کفر، نمودارهای کلیشهای اوست که از آن میان میتوان به این نمودار دایرهای در اثر او با عنوان مفهوم ایمان در کلام اسلامی اشاره کرد. در این اثر او بیان میکند که دیدگاهی قرآنی را ارائه میدهد. این نمودار تضاد میان ایمان و بیایمانی را نشان میدهد. دایره دقیقاً به دو قسمت تقسیم میشود و او در یک نیم دایره، مؤمنین را قرار میدهد که با حرف M نشان داده شده است و در نیم دایره دیگر کافران را نشان میدهد.

نمودار شماره ۲: مفهوم ایمان در کلام اسلامی