153
میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی

سَتَرَ بوده است. معنای پایه‌ای و اولیه واژه، نشان دادن ناسپاسی نسبت به کار خوبی است که انجام شده یا لطفی که در حق کسی صورت گرفته است. در این معنا، کَفَرَ، کاملاً متضاد با سپاسگزاری و قدرشناسی است. در قرآن این واژه مفهومی را بازنمایی می‌کند که حوزه ایمان به خداوند را پوشش می‌دهد. در این حوزه معنایی، کفر نه‌تنها عمل صِرف ناسپاسی است، بلکه جهل خودخواسته نسبت به نعمت‌هایی است که خداوند به ما عطا کرده است. ایزوتسو این توضیح را نخستین مرحله از بسط معنایی این واژه در قرآن می‌داند.

مرحله دوم بسط مربوط به ارجاعات مکرّر به شرط اصلی دستیابی به ایمان واقعی بر اساس پیام قرآنی است. این مسئله ریشه در یادگیری درک پدیده‌‌‌‌های به ظاهر عادی و پیش پا افتاده طبیعی دارد که در جهان به‌عنوان تجلیّات محسّنات الهی مشاهده می‌کنیم و به خاطر آنها باید شکرگزار باشیم؛ بنابراین، واژه کفر به تدریج معنای اصلی خود یعنی ناسپاسی را از دست می‌دهد و به متضاد واژه ایمان تبدیل می‌شود. به عقیده ایزوتسو، کفر کاملاً از معنای محوری‌اش یعنی ناسپاسی جدا می‌شود و تا پایان حیات پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به متضادی برای واژه ایمان تبدیل می‌شود.

ضعف‌های متعددی در دیدگاه ایزوتسو درباره مفهوم کفر وجود دارد که غنای معنایی واژه کفر را نادیده می‌گیرد. کفر در عصر جاهلیت هم به معنای بی‌ایمانی و هم به معنای ناسپاسی بوده است. در یک شعر پیش از اسلام، درباره فیل که از سوی امیه بن ابی صلط - مشهور به حنیف - کاربردی از واژه کفر مشابه با کاربرد قرآنی آن مشاهده می‌شود. شکی نیست که آیات الهی همیشگی هستند. هیچ کس جز کفار نمی‌توانند به این آیات با دیده تردید بنگرند. دشوار است باور کنیم که ایزوتسو از این شعر ناآگاه بوده است؛ زیرا امیه شخصیتی محور در میان شعرای جاهلی بوده است که دائماً ایزوتسو به او اشاره کرده است. ناکارایی دیگر این است


میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
152

ابعاد مرتبط رنگ‌ها نظیر کِدر بودن و درخشندگی در طیف‌های موجود در همان رنگ و عناصر آن حوزه شناخته می‌شوند که این ویژگی‌ها یا ابعاد به وسیله ترکیب توصیف ‌می‌شوند. با این حال، برای بیشتر مفاهیم انتزاعی مانند «یقین موجه» دیدگاه تریر به نوعی مشکل‌آفرین است؛ زیرا ما نمی‌توانیم حوزه معنایی را از پیش تعریف کنیم و هیچ ابعاد ساختاری تعریف شده و آشکاری وجود ندارد. افزون بر این، تصور تریر از حوزه معنایی به‌عنوان یک ساختار موزاییک مانند با وجود خلأ واژگانی و مرزهای فازی میان حوزه و یا میان عناصر یک حوزه سازگار نیست.

استعاره نیز بیش از یک ارتباط لغوی - مفهومی ساده است؛ به عبارت دیگر، مفاهیم واژگانی می‌توانند توسعه یابند و کاربردهای جدیدی از کلمات به وجود آورند که در آنها از تصورات ذهنی و کارکردهای زبانی بهره گرفته شده است. ساختار موزاییکی نمی‌تواند این کارکردهای جدید را توضیح دهد.

نقد ایزوتسو در تحلیل معناشناختی مفهوم کفر

ایزوتسو تغییر معنایی مفهوم کفر در قرآن را به به‌عنوان فرایندی توصیف می‌کند که با آن این واژه معنای اصلی خود را از دست می‌دهد و به واژه‌ای نو تبدیل می‌شود که محور مفاهیم اخلاقی قرآن قرار می‌گیرد. ایزوتسو، بیان می‌کند که حتی مفهوم ایمان که بالاترین ارزش اخلاقی دینی به شمار می‌رود نیز از منظر معنای واژه کفر قابل تحلیل و بررسی است. به طور خلاصه، ایزوتسو مفهوم کفر را نمونه اعلی برای تحلیل معناشناختی انتخاب می‌کند و نظریه‌‌‌‌هایش را با ارجاع به این مفهوم به‌کار می‌گیرد. به این دلیل ضروری است استدلال ایزوتسو را در این‌جا به شکلی انتقادی تحلیل و بررسی کنیم؛ زیرا او اهمیت بسیار زیادی برای بررسی مفهوم کفر قائل می‌شود.

ایزوتسو تأکید می‌کند که کَفَرَ در زبان عربی پیش از اسلام، در اصل به معنای

تعداد بازدید : 6863
صفحه از 296
پرینت  ارسال به