129
میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی

دارند که نوعی ارتباط معنایی میان واژه‌ها را نشان می‌دهند، اما در قالب یک نقش نحوی دیده نشده‌اند.

میدان‌های معنایی و نسبت همنشینی

«مطالعه رفتار همنشینی شامل نگاه به واژه است در سطوح مختلف؛ یعنی در سطح میدان و فراتر از یک عبارت».۱

در یک عبارت، برای دریافتن این مطلب که به چه اندازه موقعیت‌های مختلف با معانی متفاوت مرتبط هستند، به موقعیتِ قرار گرفتن واژه و قلمرو آن در عبارت توجه می‌کنیم. هر واژه - بر اساس طبیعتِ زنجیروارِ زبان - به‌دنبال واژه دیگری ظاهر می‌شود؛ بنابراین، هر صورت ترکیبی یا زنجیره همواره از دو عنصر پیاپی و یا بیشتر پدید می‌آید. در صورت زنجیره‌ای ارزش معنایی هر عنصر بر پایه تعامل با عناصر پیشین یا پس از آن مشخص می‌شود. صورت زنجیره‌ای، واژه‌ها، گروه واژه‌ها، گزاره‌ها و جمله‌ها را در بر می‌گیرد. بر این اساس، همنشینی رابطه میان عناصر و واحدهای زبان در زنجیره متن است. «محور همنشینی مربوط می‌شود به امکان ورود یک عنصر واژگانی به مجموعه بزرگ‌تر از عناصر دیگر زبان شامل ترکیبات و مشتقات در قلمرو صرف و ترکیبات و جملات در نحو».۲

نسبت همنشینی عبارت است از روابط حاضر میان واژه‌ها در یک زنجیره زبانی با عناصر تشکیل‌دهنده محدود که به‌صورت خطی میان آنان رابطه وجود دارد. خطی بودن رابطه میان اعضای تشکیل‌دهنده یک زنجیره زبانی به این معناست که دو عضو این زنجیره را نمی‌توان به طور هم‌زمان تلفظ کرد.

1.. Simon-Vandenbergen & Aijmer, The Semantic Field of Modal Certainty, p.۸۱.

2.. Geeraerts, Theories of Lexical Semantics, p۵۷.


میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
128

مؤثرند؛ زیرا در دستور زبان عربی برخی ویژگی‌های معنایی واژه‌ها در نقشی که واژه در جمله ایفا می‌کند، تبلور می‌یابد. برای مثال، معنای حیثیت انجام فعل، نوع آن و برخی صفات فعل از نقش‌هایی نظیر تمییز، حال، انواع مفعول مطلق (تأکیدی، نوعی، نیابتی) و مانند آنها به دست می‌آید و این معانی با واژه‌های دیگری بیان نمی‌شوند.

نخستین گام در تحلیل نحوی واژه‌ها، شناسایی مقولاتی است که واژه‌‌‌‌های متن در آن دسته‌بندی قرار دارند. مقولاتی نظیر اسم، فعل یا حرف بودن، تشخیص مفرد، جمله یا عبارت و نسبت صرفی واژه از مقدمات بررسی نسبت نحوی به شمار می‌رود. پس از آن مهم‌ترین گام در تحلیل نحوی بررسی نقشی است که واژه در عبارت یا جمله بر عهده دارد که تحلیلِ رابطه‌ایِ واژه را با دیگر ارکان و اجزای جمله تشکیل می‌دهد.

وظیفه نحو، بحث کردن از ترکیب‌ها و احوال واژه‌ها در پرتو ارتباط الفاظ با دیگر ترکیب‌ها برای ارائه کردن عبارت به ‌گونه صحیح است. به بیان دیگر، قواعد، احکام و موضوعات نحوی برای ایجاد نظم در متن به‌کار می‌روند.۱ گرچه نحو، جمله دستوری و نقش واژه‌ها را در آن مورد مطالعه قرار می‌دهد، اما این به معنای آن نیست که نحو و روابطِ همنشینی یکی هستند؛ زیرا در نسبتِ همنشینی نیز روابط میان عناصرِ یک زنجیره کلامی بررسی می‌شوند. تمامی پدیده‌های نحوی در زنجیره کلامی قرار می‌گیرند، اما هر رابطه زنجیره‌ای، یک رابطه نحوی را شکل نمی‌دهد. به بیان روشن‌تر، می‌توان همنشین‌ها را به دو دسته همنشین‌های نحوی و همنشین‌های غیر نحوی تقسیم کرد. در همنشین‌های نحوی ارتباط واژه‌ها را یک نقش نحوی تشکیل می‌دهد همچون همنشین‌های وصفی، همنشین‌های اضافی، همنشین‌ها ی فاعلی یا مفعولی و مانند آنها، اما همنشین‌هایی نیز برای واژه‌ها وجود

1.. نک: ناصح الخالدی، نظریة المعنی فی الدراسات النحویة، ص۳۱۳.

  • نام منبع :
    میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6248
صفحه از 296
پرینت  ارسال به