127
میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی

اضافه ریشه کلمه معنای واژه را تشکیل می‌دهد.

گوناگونی مشتقات و تفاوت آنها در واژه‌های جانشین به معنای تفاوت معنایی میان واژه‌های جانشین است. به این ترتیب، که اگر واژه‌ای در وجه فعلی و اسمی به‌کار رود و جانشین آن تنها در یک وجه کاربرد داشته باشد، خبر از تفاوت معنایی میان دو واژه جانشین می‌دهد. برای مثال، یکی از تفاوت‌های علم و عقل در همین نکته است. علم در قرآن در وجه اسمی و فعلی و در هر دو با مشتقات بسیار و متنوع دیده می‌شود درحالی‌که عقل تنها در وجه فعلی به‌کار رفته است. همین نکته نشان‌دهنده توسعه معنایی علم و محدودیت معنایی در عقل است. موارد دیگری از شیوه تأثیرگذاری اشتقاقات صَرفی در معنا از قبیل به‌کار رفتن فعل با حروف خاص نیز در معناشناسی مطرح است.

تمایزهای معنایی در میدان صرفی واژه‌ها، ممکن است ما را به جزئیات تفاوتِ معنایی واژه‌ها نرساند، اما همین مقدار تفاوت، راه را برای مسیر معناشناسی باز می‌کند. این میدان معنایی، میدان معنایی نحوی واژه و مشتقاتش را فرا روی معناشناس قرار می‌دهد تا با پرداختن به آن، معناشناسی در مسیر تکاملی خود پیش رود و به تدریج زوایای معنایی واژه وضوح یابد.

نسبت نحوی

این نسبت در امتداد نسبت صرفی قرار دارد به این ترتیب که پس از مشخص شدن مشتقات واژه، نقش‌های واژه و مشتقات آنها در دستگاه معنایی بررسی می‌شوند و از تحلیل نقش نحوی واژه و مشتقات آن در کشف معنای واژه کمک گرفته می‌شود. برای نمونه، نسبت اِسنادی، قابلیت واژه را در اِسناد، نشان می‌دهد و مشخص می‌کند که واژه به چه چیزهایی نسبت داده شده، فاعلِ کدام دسته از افعال واقع شده است. مفعولٌ به، تمییز، حال و دیگر نقش‌های نحوی نیز در فهم معنای واژه


میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
126

متوازن بر اساس نسبت‌های معنایی شکل می‌گیرد که از حوزه تصوریِ مفاهیمِ انتزاع شده است. این نسبت‌ها عبارتند از نسبت ترادفی و نسبت تقابلی.

میدان‌های معنایی و نسبت‌های صَرفی و نحوی

نسبت صَرفی

صَرف، بخشی از دستور زبان است که بر اساس فرآیند خاصی به ساخت و اشتقاق درونی واژه‌ها می‌پردازد.۱ در دستگاه معنایی، تغییرات و اشتقاقات یک لفظ حاکی از یک نسبت معنایی است. اگر واژه‌ای تنها به‌صورت اسم یا فعل به‌کار رفته باشد، دلیل بر وجود یا فقدان نسبتی در این واژه است. در میدان صَرفی، وجوه صرفیِ واژه بررسی می‌شود تا مقایسه آن واژه با واژه‌های جانشین میسّر شود.

در زبان عربی سه روش در تغییرِ واژه‌ها وجود دارد که هرگونه تغییر در واژه به گونه‌ای در تغییر معناییِ آن نیز تأثیرگذار است. این سه روش عبارت‌اند از: کم شدن حروف یک واژه، ترکیب دو واژه و آمیختگی که اشتقاق از طریق وزن واژه را شامل می‌شود.۲ استعمال واژه‌ها در اوزانی همچون اِفعال، تفعیل، مفاعله، تفاعل و مانند آن، افزون بر تغییر در شکل واژه به تغییر در معنای آن نیز می‌انجامد. به‌صورت کلی استعمال واژه در وزن سه تغییر در آن ایجاد می‌کند. تغییر شکلی، نحوی و دلالی. هر وزنی در زبان عربی جدا از معنای واژه، معنایی دارد که افزون بر معنای واژه به آن می‌افزاید. معانی همچون معلوم و مجهول، متعدی و لازم، اثرپذیری (مطاوعه) و اثرگذاری، تأکید و مبالغه از جمله معناهایی هستند که وزن، واژه آنها را به نمایش می‌گذارد. در حقیقت، در زبان عربی در بیشتر موارد وزن، به

1.. برای مطالعۀ بیشتر دربارۀ ساخت واژگانی، نک: اگریدی و دیگران، درآمدی بر زبان‌شناسی معاصر، ص۱۵۰-۲۰۶.

2.. برای مطالعه بیشتر، نک: حرکات، اللسانیات العامة وقضایا العربیة، ص۶۰.

  • نام منبع :
    میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6205
صفحه از 296
پرینت  ارسال به