121
میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی

کلمه کانونی از این دیدگاه، کلماتی هستند که هرگاه یک متن را بررسی می‌کنیم می‌بینیم این کلمات محور بسیاری از واژه‌های دیگر قرار گرفته‌اند و واژه‌های دیگرِ متن در نسبت با آنها حضور پیدا کرده‌اند. برای مثال، اگر کسی به متن قرآن مراجعه کند، کلمه «اللّه» را یک کلمه کانونی می‌بیند یا ایمان را محور بسیاری از واژه‌های قرآنی می‌یابد. البته، واژه‌های کانونی در هر متن و میدان معنایی تغییر می‌کنند و در هر متنی واژه‌های خاصی وجود دارند که کلمه کانونی آن به شمار می‌آیند. روش‌هایی وجود دارد که می‌توان بر اساس آن کلمات کانونی را تشخیص داد.

کلمات کلیدی واژه‌های را تشکیل می‌دهند که در رتبه دوم قرار دارند. واژه‌های کلیدی بسامد فراوانی دارند و ارتباط‌های زبان‌شناختی بسیاری با آنان برقرار می‌شود، اما محوریت کلمات کانونی را ندارند. می‌توان یک میدان معنایی و شبکه معنایی میان کلمه کانونی و واژه‌های کلیدی را به‌صورت ساده در شکل زیر ترسیم کرد.

نمودار شبکه معنایی میان کلمه کانونی و واژه‌های کلیدی

پاره‌ای از واژه‌ها نیز کاملاً فرعی هستند. آنها به‌لحاظ حجم، کم بسامدند و کاملاً


میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
120

«واژه  کلیدی» تشکیل شده است که با یک‌دیگر و با کلمات فرعی‌تر شبکه پیچیده‌ای از واژه‌ها را می‌سازند. واژه‌های این شبکه با یک‌دیگر و با کلمه کانونی ارتباط نزدیک می‌یابند. کلمه کانونی یک واژه خاص است که در میدان معناشناختی نقش مرکز میدان را برعهده دارد و حوزه تصوری، پیرامون محوریت آن شکل گرفته است. هنگامی که قصد می‌کنیم یک واژه را به‌عنوان کلمه کانونی و به لحاظ معناشناختی بررسی کنیم، بلافاصله کلمات مهم و کلیدی همچون انشعابات و پرتوهایی کنار کلمه کانونی در متن نمایان‌گر می‌شوند. این واژه‌های کلیدی، به نوبه خود می‌توانند کلمه کانونی میدان معناشناختی دیگری باشند، به‌گونه‌ای که هر میدان معناشناختی یک جزء از کل بزرگ‌تر از واژگان است که در چشم‌اندازی وسیع‌تر می‌توان واژه‌های متن و ارتباطاتی که با یک‌دیگر برقرار کرده‌اند را همچون شبکه‌ها و چند ضلعی‌هایی به هم پیوسته، در نظر گرفت که هر ضلع آن بیان‌گر رابطه یک واژه با واژه دیگر است. با ترسیم این میدان‌ها می‌توان حوزه‌هایی معنایی‌ را کشف کرد که از یک سو از یک‌دیگر متمایز فرض می‌شوند و از سوی دیگر در ارتباط تنگاتنگ با یک‌دیگر قرار دارند. تحلیل این روابط پیچیده که میان مفاهیم برقرار است به کشف معنای مستعمل واژه در متن می‌انجامد.

هر دستگاه متشکل از تعدادی کلمات اساسی است که بار معانی اصلی جهان‌بینی را برعهده دارند. این واژه‌ها را در معناشناسی همزمانی واژه‌های کلیدی می‌نامند. جایگاه کلمات کلیدی در این معناشناسی به قدری برجسته است که ایزوتسو در تعریف معناشناسی خود می‌نویسد:

به نظر من معناشناسی به بیان فشرده عبارت است از بررسی تحلیلی در باب قسمت یا قسمت‌های کل یک جهان‌بینی که از طریق تحلیل کلمات کلیدی تنظیم شده است.۱

1.. ایزوتسو، مفهوم ایمان در کلام اسلامی، ص‌۲۹۵.

  • نام منبع :
    میدان‌های معنایی در کاربست قرآنی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6451
صفحه از 296
پرینت  ارسال به