ارتباطهایی میان آنها برقرار میسازد، در حقیقت، نشان میدهد که مفاهیم مورد توجه او کداماند و نوع نگاه او به جهان چگونه است و این چیزی جز جهانبینیِ متکلم نیست. بدین ترتیب، با بررسی یک متن به جهانبینی گوینده آن دست خواهیم یافت.
گونههای مطالعه میدانهای معنایی
مطالعه روابط میان اعضای یک حوزه را میتوان به دو شکل انجام داد. مطالعه درزمانی و مطالعه همزمانی.
مطالعه درزمانی
مطالعه درزمانی را میتوان به نوعی معناشناسی تاریخی دانست. در اینگونه از معناشناسی، تحولِ مفهوم واژههای همحوزه را در محور زمان بررسی میکنند. با گذشت زمان، تغییراتی در زبان پدید میآید که میتوان با بررسی تاریخی این تغییرات از حالتهای گذشته واژهها و چگونگی تحول مفهوم آنها آگاهی یافت. مطالعه درزمانی یک حوزه معنایی، در واقع، چیزی جز مطالعه اعضای یک حوزه معنایی در دو یا چند مقطع زمانی و مقایسه آنها با یکدیگر نیست. در این روش شرایطی که بر اساس آنها نوعی تغییر در مفهوم واژهها در زمانهای خاص رخ میدهند، بررسی میشوند. ایزوتسو در اینباره میگوید:
واژگان از لحاظ زمانگذر، بستهای از کلمات است که هر یک از آنها مستقل از دیگران به روش خاص خود رشد میکند و تغییر میپذیرد.۱
البته، ممکن است که در واحدهای یک حوزه معنایی در گذر زمان تغییری نیز رخ