که بعید نمینماید او در عسکرمکرم ساکن بوده و کتابش را در رد اسماعیلیان آن سامان تألیف کرده باشد.
در نیمه سده سوم هجری، آن قدر حضور امامیه در عسکرمکرم قابل توجه بوده است که ابوعلی جبایی در صدد بر آمده بود، ائتلافی میان معتزلیان و شیعیان در عسکر ایجاد نماید.۱ همچنین سیدبن طاووس در کتابش روایت نه چندان معتبری را نقل کرده که در هنگام ظهور، یک نفر از عسکرمکرم در زمره یاران حضرت مهدی علیه السلام قرار دارد.۲ شاید بتوان گفت که حضور شیعیان در عسکرمکرم، موجب انتشار چنین خبری شده است. افزون بر این شواهد، نجاشی (م. ۴۵۰ق) در یادکرد ابومحمد ثبیتبن محمد عسکری از متکلمان امامیه مینویسد: «من اصحابنا العسکریین».۳ یعنی او از جمله اصحاب عسکری ما بوده است، که این سخن نشان دهنده حضور بزرگان امامیه در عسکرمکرم است. قابل ذکر است که به تصریح انتساب نگاران، پسوند عسکری در اغلب موارد به منسوبین عسکرمکرم اطلاق میشده است.۴
به نظر میرسد شیعیان عسکرمکرم در مسائل کلامی همانند همشهریهای خود به اندیشه اعتزالی گرایش داشتهاند، چه آنکه در منابع، مردم آن دیار بدون استثنا معتزلی مسلک معرفی شدهاند.۵ با بررسی و کاوش در منابع تاریخی و غیر تاریخی به خوبی در مییابیم که در میان شیعیان عسکرمکرم، برخی اندیشمندان بزرگ امامیه حضور داشتهاند که با متکلمان معتزلی در عسکرمکرم و حتیٰ بیرون از آنجا مرتبط بودهاند و
1.. قاضی عبدالجبار، فضل الاعتزال، ص۲۹۱.
2.. ابنطاووس، التشریف بالمنن، ص۲۸۸-۲۸۹.
3.. نجاشی، رجال، ص۱۱۷.
4.. سمعانی، الانساب، ج۴، ص۱۹۳.
5.. ملطی، التنبیه والرد، ص۳۳؛ مقدسی، احسن التقاسیم، ص۴۱۵؛ نشوان حمیری، الحور العین، ص۲۱۲. گفتنی است که عسکرمکرم موطن اصلی فرقه حماریه از فرقههای معتزله نیز بوده است. (اسفراینی، التبصیر فیالدین، ص۱۱۷).