آن است که چنین تکلیفی نماید. باز پرسش کردند که آیا بندگان توانایی انجام هر آنچه که اراده بکنند را دارند؟ فرمود: بندگان عاجزتر از آن میباشند».۱ البته او دیدگاههای سایر عالمان غیر امامی درباره مسئله استطاعت را نیز انعکاس داده است.۲
به احتمال زیاد مازنی در بصره با معتزلیان درگیر بوده و دیدگاه وعید اعتزالی را برنمیتافته است، از اینرو گمان میرود از سوی آنان به داشتن عقیده «ارجاء» متهم شده است، ۳ اتهامی که برخی دیگر از متکلمان امامی مخالفِ نظریه وعید با آن مواجه بودند؛۴ چه آنکه به نظر معتزلیان، مخالفان وعید، مرجئی میباشند.۵ مازنی در دفاع از مسئله امامت و حقانیت اهل بیت علیهم السلام نیز فعال بوده؛ در این رابطه با نقل خبری، مصداق آیه شریفه (الَّذینَ اِن مَکَّنّاهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَلوةَ وَ ءاتَوُا الزَّکوة وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَر) را بنیهاشم معرفی كرده است.۶
ظاهراً ابوعثمان مازنی دو بار از سوی واثق خلیفه عباسی (م.۲۳۲ق) به سامرا فرا خوانده شده بود.۷ یک بار برای مسائل ادبی۸ و دیگر بار برای گفتوگوی مباحث کلامی.۹ او در سامرا به بحث پیرامون مسائل ادبی اكتفا كرد و درخواست واثق عباسی برای طرح مباحث کلامی را نپذیرفت و وانمود كرد كه بحثهای كلامی را
1.. مزی، تهذیب الكمال، ج۲۱، ص۱۵۱-۱۵۲؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۹، ص۳۹۱.
2.. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۶، ص۴۷۳.
3.. حموی، معجم الادباء، ج۷، ص۱۰۸.
4.. شیخ طوسی، الفهرست، ص۲۸۲-۲۸۳؛ ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ص۱۱۴.
5.. منصورباللّه، الشافی، ج۱، ص۱۳۴.
6.. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۶۹، ۷۰؛ ابوعثمان به نقل بعضی از اشعار امام علی علیه السلام اهتمام ورزیده است. (ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۹۵-۹۶).
7.. قفطی، انباه الرواة، ج۱، ص۲۸۳-۲۸۴؛ او پیش از این نیز در زمان خلافت معتصم عباسی (م.۲۲۷ق) و واثق عباسی (م.۲۳۲ق) مسافرتهایی به بغداد و سامرا داشته است. (ابنعساكر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۴، ص۱۳۴؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۷، ص۹۷).
8.. ابنندیم، الفهرست، ص۶۲.
9.. قفطی، انباه الرواة، ج۱، ص۲۸۳.