قاعدتاً تنگناهای سیاسی در این زمینه مؤثر بوده است.
جریان حدیثی امامیه بغداد در عصر غیبت صغرا (بغداد دوم)
پس از آغاز دوره غیبت صغرا نیز جریان حدیثی امامیه در بغداد - با وجود كم فروغی و ضعف - با فراز و نشیبی به حیات خویش ادامه داد و محدثانی چون ابن خشاب بغدادی، ابن همام اسكافی و ابن ابیالثلج بغدادی در حوزه حدیثی بغداد، ایفای نقشكردند. در اواخر سده سوم، بغداد بار دیگر مورد توجه جدی حدیثگرایان كوفه و قم قرار گرفت. در این عصر، مدرسه حدیثی امامیه در كوفه همچنان فعال بود و فعالیتهای حدیثی در آنجا را افرادی چون علیبن فضال كوفی پیگیری میكردند و همچنین مدرسه حدیثی قم كه تازه رونق یافته بود، نیز در نشر و پالایش حدیث امامیه كوشا بود. با توجه به فضای نسبتاً مطلوبِ پیش آمده برای امامیه - با قدرت گرفتن وزرا و امیران شیعی مانند آل فرات، آل بسطام و آل نوبخت و مهمتر از آنان آل بویه در دستگاه خلافت عباسی - محدثان این دو مركز حدیثی در بغداد، به عنوان پایتخت علمی و فرهنگی و سیاسی جهان اسلام، این شهر را محلی مناسب برای انتشار و گسترش حدیث امامیه تشخیص دادند. این محدثان در بغداد حضوری پر رنگ پیدا كردند تا آنجا كه كانون حدیثی بغداد و جریان حدیثی آن را تحتالشعاع خویش قرار داده، به نوعی از ركود پیش آمده خارج ساختند. از این رو نمیتوان جریان حدیثی بغداد را - از دوره غیبت صغرا تا پیدایش مدرسه كلامی بغداد - بدون نقشآفرینی و تأثیرگذاری دو مركز حدیثی كوفه و قم، مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد.
تعامل جریان حدیثی بغداد با مركز حدیثی كوفه
در اواخر سده سوم هجری و پس از رویداد غیبت صغرا، تعامل و مراودات حدیثی