در روایت دیگر، آن حضرت زمینهها و مقدمات رفتار آگاهانه و اختیاری را، نبودن موانع محیطی و اجتماعی، برخورداری از سلامت جسمی، و رشد طبیعی و فیزیکی بدن میداند و متذکر میشود علیرغم آماده شدن همه این زمینهها، شخص به انجام دادن رفتاری مجبور نمیشود بلکه در آخرین مراحل نیز خود او میتواند میان انجامدادن یا ترک رفتار، تصمیم بگیرد و فقط یکی را انتخاب کند.۱
امام باقر علیه السلام در حدیثی، وجود اختیار را بر اساس خطاب خداوند به حضرت موسی علیه السلام که در عهد قدیم آمده است نقل میفرماید:
فی التوراة مکتوب مسطور: یا موسی إنی خلقتک و اصطفیتک و قویتک، و أمرتک بطاعتی، و نهیتک عن معصیتی، فإن أطعتنی أعنتک علی طاعتی و إن عصیتنی لم أعنک علی معصیتی، و لی المنة علیک فی طاعتک، و لی الحجة علیک فی معصیتک:۲
در تورات نوشته شده است: ـ خداوند به موسی فرمود: ـ یا موسی، همانا من تو را آفریدم و برگزیدم و نیرومندت ساختم، آنگاه تو را به اطاعت از خود فرمان دادم و از مخالفت با من بازداشتم. پس اگر مرا اطاعت کنی، تو را بر اطاعت خویش یاریات کنم؛ و اگر نافرمانی مرا در پیش گیری، تو را در این امر یاری نکنم. پس آنگاه که از من اطاعت کنی، من بر تو منت دارم ـ چون تو را یاری کردهام ـ و هنگام گناه، از سوی من حجت بر تو تمام شده است ـ چون تو را از آن نهی کرده و در نافرمانی یاریات نکردهام.
وجود اختیار انسان در انجامدادن یا ترک واجبات و محرمات، در این حدیث شریف تبیین شده و وجود هر گونه تحمیل و اجبار در افعال اختیاری او منتفی شمرده شده است. بنابراین انتساب رفتارهای انسان به خود او به دلیل برخورداری از اختیار و توانمندی لازم برای انجامدادن یا ترک رفتارها آشکار است و قرآن کریم نیز این موضوع را با بیان توانمندی بشر برای شکر و سپاس از خدا، یا کفر ورزیدن به او و نعمتهایش،۳ وجود اراده و اختیار و نیز انتساب رفتارها به او یادآور شده است