173
رفتار اخلاقی انسان با خود

گفتند: در آنجا مخلوقی پدید میآوری که تباهی کند و خون‌ها بریزد؟ با اینکه ما تو را به پاکی می‌ستاییم و تقدیس می‌‌گوییم؟ گفت: من چیزها می‌‌دانم که شما نمی‌دانید. و خدا همه نام‌ها را به آدم بیاموخت. پس از آن، همه آنان را به فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌‌گویید، مرا از نام اینها خبر دهید. گفتند: تو را تنزیه می‌کنیم ما دانشی جز آنچه به ما آموخته‌ای نداریم؛ که دانای فرزانه تنها تویی. گفت: ای آدم، فرشتگان را از نام ایشان آگاه کن؛ و چون از نام آن‌ها آگاه‌شان کرد، گفت: مگر به شما نگفتم که من نهفته‌های آسمان و زمین را می‌‌دانم، آنچه را شما آشکار کرده‌اید و آنچه را پنهان می‌‌داشتید می‌‌دانم.

تکریم انسان توسط خداوند تا آنجا پیش می‌‌رود که خدا در عظمت‌بخشی و بزرگداشت انسان، او را مسجود ملائکه قرار می‌دهد و فرشتگان را مکلف می‌کند به او سجده کنند و آن را که از فرمانش سرمی‌پیچد و اطاعت نمی‌کند، علی‌رغم برخورداری از سوابق طولانی عبادت و بندگی، از درگاهش می‌‌راند و مبغوض درگاهش می‌‌سازد:

(وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلأ إِبْلِیسَ أبی‏ وَ اسْتَکبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ).۱

آنگاه که ما به فرشتگان گفتیم به آدم سجده کنید، پس همه آن‌ها سجده کردند به جز ابلیس.

(وَ لَقَدْ خَلَقْناکمْ ثُمَّ صَوَّرْناکمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِکةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ).۲

و ما شما را آفریدیم و سپس شما را بیاراستیم. سپس به فرشتگان گفتیم: به آدم سجده کنید.

بر این اساس، وجود آدمی در پیشگاه آفریننده و هستی‌بخشَش مورد احترام و تکریم واقع شده است. این احترام و تکریم، به فرد یا گروه خاصی تعلق ندارد و به نوع بشر تعلق گرفته است. ازاین‌رو تکریم خداوند، به صورت بالقوه شامل همه افراد می‌شود و هیچ‌یک از انسان‌ها در این تکریمِ تکوینی، بر دیگری برتری ندارد. البته این تکریم بالقوه خداوند، فقط برای عده‌ای که به مرتبه انسان کامل رسیده و

1.. بقره:۳۴.

2.. اعراف‌:۱۱.


رفتار اخلاقی انسان با خود
172

مرحله نخست، گرامی‌داشت انسان پیش از آفرینش او: وقتی خداوند از آدمی به بزرگی یاد کرده و به فرشتگانش قصد خود را که آفرینش اوست خبر می‌‌دهد و به فرشته‌های متعجب که خونریزی و فساد آدمی بر زمین را نشانه لیاقت نداشتن او برای آفریده شدن و تکریم خداوند می‌‌شمارند پاسخ می‌‌دهد و آنان را جاهل به انسان می‌‌خواند: (وَ إذْ قَالَ رَبُّک لِلْمَلائِکة إنّی جَاعِلٌ فِی الأرضِ خَلیفَةً قَالوُا أتَجْعَلَ فِیهَا مَنْ یفْسد فِیهَا وَ یسفک الدِّماء وَ نَحنُ نَسبِّحُ بِحَمدِک وَ نُقَدّسُ لَک قَالَ إنّی أعلَمُ مَا لا تَعلَمُون).۱

اینکه خداوند، فرشتگان را درباره انسان، ناآگاه می‌داند، حاکی از این است که انسان ویژگی یا ویژگی‌هایی دارد که فساد او را در زمین تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، وجود او را توجیه می‌‌کند و گرامی بودن و کرامت او نزد پروردگار را نمایان می‌کند.

مرحلة دوم، تکریم انسان هنگام آفرینش اوست. خداوند متعال، آنگاه که خلقت انسان را به پایان می‌‌برد، ذات مقدس خود را به سبب آفرینش چنین موجود گران‌قد‌ری تحسین می‌کند و می‌‌فرماید: (ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَک اللهُ أحْسَنُ الْخالِقِینَ).‌۲

البته اهمیت و جایگاه رفیع آدمی نزد خداوند، به منزله مخلوق برتر، به اینجا ختم نشد و خداوند او را در مراتب بعد نیز کانون توجه، عنایت و مرحمت خود قرارداد و به آدم‌ علیه السلام تعلیم داد و سپس او را مسجود ملائکش گردانید:

(وَ إِذْ قالَ رَبُّک لِلْمَلائِکة إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یفْسِدُ فِیها وَ یسْفِک الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِک وَ نُقَدِّسُ لَک قالَ إِنِّی أعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ).

(وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأسْماءَ کلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلائِکةِ فَقالَ أنْبِئُونِی بِأسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کنْتُمْ صادِقِینَ).

(قالُوا سُبْحانَک لا عِلْمَ لَنا إِلأ ما عَلَّمْتَنا إِنَّک أنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکیمُ).

(قالَ یا آدَمُ أنْبِئْهُمْ بِأسْمائِهِمْ فَلَمَّا أنْبَأهُمْ بِأسْمائِهِمْ قالَ أ لَمْ أقُلْ لَکمْ إِنِّی أعْلَمُ غَیبَ السَّماواتِ وَ الْأرْضِ وَ أعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما کنْتُمْ تَکتُمُونَ).۳

و چون پروردگارت به فرشتگان گفت‌: من می‌‌خواهم در زمین جانشینی بیافرینم،

1.. بقره: ۳۰.

2.. مؤمنون : ۱۵.

3.. بقره: ۳۰ تا ۳۳.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 15289
صفحه از 327
پرینت  ارسال به