161
رفتار اخلاقی انسان با خود

۲. آگاهی فطری، کلی است نه جزئی.

۳. فطرت‌مداری با درک و معرفت عقلانی همراه است؛ یعنی در سطح حیات عقلانی انسان تبلور می‌‎یابد. بنابراین ملاک انسانیت و معیار تعالی انسان ‎فطرت‌مداری است و از نوعی قداست برخوردار است.

۴. فطرت، کاربرد نامحدود دارد؛ یعنی انسان هرگز از زیبایی، کار نیک، دگر‌دوستی و تمایلات فطری دیگر سیر نمی‌شود.

۵. فطرت، آینده‌نگر و در صدد تأمین نیازهای غریزی برای آینده است.

۶. فطرت به طور چشم‌بسته و کور عمل نمی‌کند و بسیار گزینش‌گر است؛ برای مثال از مهم‌ترین ویژگی‌های فطرت، اخلاق‌مداری است. یعنی «فطرت به ارزش‌های اخلاقی گرایش دارد و در برابر آن‌ها متعهد است».

۷. پشیمانی، راهکار فطرت در مواقعی است که انسان تحت سلطه غریزه، مرتکب اشتباه می‌‌شود، تا با آن جبران کند.

۸. فطرت، کیفیت‌گراست و گرایش فراوان به کیفیت دارد.

۹. تمایلات فطری به دلیل برخورداری از قداست، در روان‌شناسی «تمایلات عالی» ‎نامیده می‌شود و در مقابل تمایلات شخصی مانند «خود‌دوستی» و تمایلات اجتماعی مانند «قبیله‌گرایی، میهن‌دوستی و نوع‌دوستی» قرار می‌‎گیرد.۱

از‌آنجاکه غریزه و فطرت، آمیخته با آفرینش انسان‌اند و به فرد یا افراد ویژه‌ای اختصاص ندارند، معلول و آفریده اسباب بیرونی نیستند؛ اگر‌چه اسباب بیرونی در شکوفایی یا نارسایی آن دو و سپس در تأثیرگذاری بر رفتار مؤثرند. افزون بر آن، میان غریزه و فطرت، برخی ویژگی‌های مشترک وجود دارد که به شرح ذیل است:

۱. انسان، به غریزه و نیز فطرت، علم حضوری دارد اما می‌‎تواند به آن‌ها علم حصولی هم داشته باشد.

۲. غریزه و فطرت، کلیت و عمومیت دارند و به عبارت بهتر، همه افراد را در‌بر می‌‌گیرند و همان‌گونه که اشاره شد، به فرد یا گروه ویژه‌ای اختصاص ندارند.

۳. هر دو ثابت و پایدارند و هیچ‌گاه زایل نمی‌شوند.

1.. همان.


رفتار اخلاقی انسان با خود
160

از فطرت آدمی به شمار می‌‌روند. به عبارت دیگر، جریان قانونی هر‌یک از استعدادها و نیروهای انسان، فطرت آن نیرو نامیده می‌‌شود.۱

در‌هر‌حال، فطرت را شاید بتوان یکی از برنامه‌‌های نرم‌افزاری آفرینش انسان قلمداد کرد که در کنار غریزه، مجموعه گرایش‌ها و تمایلات درونی انسان، و آگاهی‌های غیر‌اکتسابی و تکوینی نهاده‌شده در ضمیرش شکل می‌دهد. قرآن کریم فقط در یک آیه با به کار بردن واژه «فطرت» به آفرینش انسان بر مبنای فطرت الهی تصریح می‌‌کند:

(فَأقِمْ وَجْهَک لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللهِ ذَالِک الدِّینُ الْقَیمُ وَلَکنَّ أکثرََ النَّاسِ لَا یعْلَمُونَ).۲

پس تو روی به جانب آیین پاک اسلام آور، و پیوسته از دین خدا که فطرت خلق را بر آن آفریده است پیروی کن؛ که هیچ تغییری در خلقت خدا نباید داد. این است آیین استوار حق؛ ولیکن اکثر مردم [از حقیقت آن] آگاه نیستند.

برای مثال، حس دینی یا گرایش به دین، خدا و پرستش خالق قادرِ متعال، از جمله‌ گرایش‌های فطری انسان‌هاست که از زمان آفرینش بشر، همراه او بوده است و شواهد آن را تأیید می‌‌کند.۳

البته فطرت، دارای ویژگی‌هایی است که مهم‌ترین آن‌ها به شرح ذیل است:

۱ـ گرایش‌هایی در انسان وجود دارد که غریزی نیستند و وجه تمایز انسان و حیوان نیز به شمار می‌روند. به این گرایش‌ها، گرایش‌های فطری می‌گویند. توضیح آنکه تمایلات عالی، از نظر روان‌شناسان چهار نوع است: حقیقت‌جویی، زیبایی‌دوستی، خیر‌طلبی یا تمایل اخلاقی، و حس دینی یا تمایل به حقیقتی ماوراء طبیعی و مقدس.۴ البته به نظر می‌رسد گرایش‌ به خَلق و ابداع و نیز گرایش به آزادی و اِعمال اراده را باید به آن چهار گرایش فطری افزود. مجموع این گرایش‌ها، به فطرت انسان شکل می‌دهد.

1.. محمدتقی، جعفری، «انسان‌شناسی از منظری نو»، به نقل از سایت:www. Ostad-Jafari. com.

2.. روم:۳۰.

3.. انسان در اسلام: ص۱۲۷ ـ ۱۳۱.

4.. حس مذهبی یا بعد چهارم روح انسانی: ص‌۱۶ ـ ۳۲.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 15030
صفحه از 327
پرینت  ارسال به