راوی را پدید آورد، نظیر اعتماد روات سرشناس بعدی به او. بر این اساس، در ادامه تلاش خواهیم کرد در میان ۳۸ حدیث مندرج در منابع حدیثی معتبر، احادیث دارای سند معتبر را از احادیث ضعیف جدا کنیم.
سومین قرینه عبارت است از قرار داشتن در منابع مکتوب اولیه که در عصر خود و پس از آن شناختهشده و مورد مراجعه بودهاند. گفتنی است که قرینه سوم، لااقل تا جایی که نگارنده در خصوص احادیث خلقت نوری بررسی کرده، قرینهای کمیاب است و موارد توفیق نویسنده در یافتن منابع اولیه این احادیث زیاد نبوده است.
روشن است که در میان این سه قرینه، فقط اندراج در منابع حدیثی معتبر به یکسان درباره هر کدام از ۳۸ حدیث ذیل صادق است؛ درحالیکه هر کدام از دو قرینه دیگر، یعنی اعتمادپذیری روات و مندرج بودن در منابع مکتوب مقدم بر منبع معتبر مورد بحث، فقط درباره برخی از این احادیث قابل تطبیقاند و برخی دیگر از این احادیث فاقد هر دو قرینهاند.
گفتیم که تناسب حدیث با شبکه معنایی احادیث راجع به یک موضوع و تناسب این شبکه با شبکههای معنایی دیگر که هر کدام، از موضوعی جداگانه و در عین حال مترابط سخن میگویند، قرینهای محتوایی برای اعتبار حدیث است. روشن است که این تناسب معنایی تا جایی که مربوط به هسته اصلی معنای خلقت نوری میشود، بین همه این احادیث برقرار است؛ یعنی میتوان محتوای همه احادیث خلقت نوری ضعیف السند را به قرینه احادیث خلقت نوری صحیح السند معتبر دانست. اما همانطور که اشاره شد، قرینه تناسب معنایی علاوه بر مضمون کانونی مد نظر ما در هر حدیث، مضامین اقماری را نیز با مضامین کانونی و اقماری احادیث دیگر میسنجد تا میزان همخوانی آنها را شاهدی بر اعتبار حدیث مورد بحث قرار دهد. به تعبیر دیگر، اعمال این قرینه مستلزم تجزیه هر حدیث به همه واحدهای معنایی مندرج در آن - مثلاً جداسازی هر تکگزاره از گزارههای دیگر - و