281
خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین

نتیجه

هیچ‌‌‌کدام از عالمان ری به طور مستقیم درباره وجود پیشین ارواح انسان‌ها و خلقت نوری اهل‌البیت علیهم السلامنفیاً و اثباتاً اظهار نظری نکرده است. از آنجا که پیش از مدرسه ری، اندیشه کلامی متکلمان بغداد، از جمله در باب امامت، به صورت نظامی از اندیشه‌‌‌های سازگار، با رویکردی عقلی تنسیق و تدوین یافته بود و از این طریق نقاط افتراق خود را با کلام متن‌‌‌اندیش محدثان مشخص کرده بود، می‌‌‌توانیم بدون هیچ شاهد دیگر، صرف رویکرد عقلی عالمان ری را نشانی برای مواضعشان در قبال وجود پیشین تلقی کنیم.

در نتیجه، عالمانی نظیر عبدالجلیل قزوینی رازی و سدیدالدین حمصی، که در کتب کلامی خود به پیروی از بغدادیان رویکردی عقلی به کل مباحث کلامی، از جمله امامت، اتخاذ کرده‌‌‌اند، به احتمال قوی در خصوص مبحث وجود پیشین نیز بنا به اقتضای همین رویکرد، همانند بغدادیان موضعی منفی داشته‌‌‌اند. همچنین دیدیم که برخی از ایشان، نظیر طبرسی و ابوالفتوح رازی، به صراحت عالم ذرّ را انکار می‌‌‌کردند. انکار عالم ذرّ را می‌‌‌توانیم شاهدی بر انکار عالم ارواح و حتی انکار خلقت نوری اهل‌البیت علیهم السلامبدانیم؛ چراکه بغدادیان هر گونه عالم پیشین، اعم از ذرّ، ارواح و انوار را یکسره رد می‌‌‌کردند.

در خصوص آن دسته از عالمان ری که نظری درباره عالم ذرّ ابراز نکرده‌‌‌اند یا نظرشان به ما نرسیده، راه حدس و گمان باز است؛ چراکه اظهار نظرهایشان درباره سایر موضوعات کلامی، از قبیل اکتسابی بودن معرفت در مقابل اعطایی بودن آن که از جمله عناصر مجموعه عقاید بغدادیان بود، می‌‌‌تواند نشانی بر پیروی ایشان از بغدادیان در انکار وجود پیشین باشد، همچنین درج نشدن احادیث خلقت نوری در کتابی که انتظار می‌‌‌رود مشتمل بر این قبیل احادیث باشد، می‌‌‌تواند حاکی از نظر نامساعد نویسنده به این مضمون باشد. همان‌‌‌طور که گفتیم، ابن‌‌‌حمزه طوسی در


خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
280

۰.«پیامبر صلی الله علیه و الهاولین پیامبری بود که با او میثاق بسته شد و آخرین پیامبری است که مبعوث شد. خدایا تو نور او را در دریای فضیلت فرو بردی... و آن نور را در صلب‌‌‌های پاک به ودیعت نهادی و به ارحام مطهره منتقل کردی....۱

در زیارت امام حسین علیه السلامنیز آن حضرت همچون نوری تصویر شده که در اصلاب و ارحام پاک در حال انتقال بوده است.۲ علاوه بر خلقت نوری، فضائل والامرتبه زیادی برای اهل‌البیت علیهم السلامدر زیارات منقول وی به چشم می‌‌‌خورد؛ مثلاً در این کتاب در زیارت امیر المؤمنین علیه السلامبه آن حضرت با این عناوین سلام داده می‌‌‌شود: حافظ سر خدا، امضاکننده حکم خدا، آشکارکننده اراده خدا، موضع مشیت خدا، اولین کسی که خداوند ابداعش کرد، حجت بر همه مخلوقات خدا، نور شعشعانی، نور الانوار، مشتق از نور خدا، چشم بیدار خدا که هیچ چیز بر او پنهان نیست، گوش شنوای خدا، قلب خدا که بر همه چیز احاطه دارد.۳

توصیف ابن‌‌‌طاووس از ابن‌‌‌المشهدی با عنوان «المحدث الاخباری»۴ این احتمال را تقویت می‌‌‌کند که وی فهمی ظاهرگرایانه از روایات داشته و در نتیجه قائل به خلقت نوری اهل‌البیت علیهم السلامبوده است.

از طرف دیگر، می‌‌‌دانیم که ابن‌‌‌المشهدی آشنایی کاملی با آرای مدرسه کلامی بغداد داشته و در طریق اجازه کتب کلامی مدرسه بغداد، نظیر آثار شیخ مفید و سید مرتضی، قرار دارد.۵ بنابراین، این احتمال وجود دارد که وی بنابر مذاق حدیثی- اخباری خود و بر خلاف بغدادیان، به تأویل عبارات زیارات و انکار وجود پیشین نپرداخته است.

1.. ابن‌المشهدی، المزار الکبیر، ص۶۷.

2.. همان، ص۴۲۲.

3.. همان، ص۳۰۴- ۳۰۷.

4.. سید بن‌طاووس، اليقين باختصاص مولانا علیّ علیه السلام بإمرة المؤمنين‏، ص۴۲۱.

5.. صالح‌آبادی، «معرفی کتاب المزار الکبیر»، ص۲۳۸.

تعداد بازدید : 20609
صفحه از 319
پرینت  ارسال به