عبور از سد روایات مثبِت آنها است، تعامل تأویلگرایانه متکلمان بغداد با این روایات مورد توجه در این فصل قرار گرفته است.
در فصل پنجم موضع عالمان مدرسه ری، که بعد از افول مدرسه بغداد رونق یافت، در قبال خلقت نوری و وجود پیشین انسان بررسی شده است. این فصل با کاوش در آثار برجا مانده از عالمان این مدرسه نشان میدهد که احادیث خلقت نوری اهلالبیت علیهم السلامدر مدرسه ری افزایش کیفی داشته است و در آثار برخی از عالمان این مدرسه، احادیثی در این باره درج شده که مضامین عالی آنها در احادیث دو مدرسه پیشین، مشهود نیست. این فصل در نهایت تلاش میکند روشن کند که عالمان مدرسه ری، که از طرفی با احادیث نویافته و ژرفتری در باب خلقت نوری آشنا شده بودند و از طرف دیگر موضع منفی متکلمان مدرسه بغداد در قبال خلقت نوری و عوالم پیشین را به ارث برده بودند، چگونه بر تنش بین میراث حدیثی، که مثبِت خلقت نوری و عوالم پیشین است، و میراث کلامی، که خلقت نوری و عوالم پیشین را انکار میکند، غلبه کردهاند.
فصل ششم، فصل پایانی کتاب، تلاش میکند با نگاهی از فراز تاریخ باور داشتن یا نداشتن به خلقت نوری در امامیه را، از آغاز تا پایان قرن ششم، گزارش و تحلیل کند.
باری، این مکتوب اگر توانسته باشد پرتوی ولو اندک به تاریخ حدیث و کلام امامیه بیفکند، پس از الطاف بیکران خداوند متعال و عنایات اهلالبیت علیهم السلام، بیاغراق مرهون مشعلهای پرفروغی است که استاد محمدتقی سبحانی در مسیر نویسنده برافروخته است؛ و اگر رخنههایی در دل کار هست - که بیتردید هست - ترمیم آن در گرو نکتهسنجیهای خوانندگان باریکاندیش است. نویسنده را امید است که همچنان از آن مشعلها فروغی و از این سنجشها رفع و رجوعی نصیبش گردد.
امداد توران