267
خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین

پیوستگی و وابستگی کلام مدرسه ری به کلام مدرسه بغداد می‌‌‌تواند احتمال قول ایشان به نفی را تقویت کند.

عبدالرحمن بن‌‌‌احمد خزاعی (زنده در قرن ششم)

عبدالرحمن بن‌‌‌احمد خزاعی در میان چهل حدیثی که با سند متصل از مشایخ خود در کتاب الاربعین عن الاربعین فی فضائل علی امیرالمؤمنین نقل می‌‌‌کند، هیچ حدیث خلقت نوری و هیچ روایتی که از عوالم پیشین سخن بگوید را نیاورده است؛ اما به موجب حدیث شانزدهم،۱ که از گفت‌‌‌وگوی خداوند با آدم خبر می‌‌‌دهد، خداوند به آدم گفت که اگر اراده آفرینش دو نفر از فرزندان آدم در آخر الزمان را نداشت او را خلق نمی‌‌‌کرد. در این حدیث آدم می‌‌‌بیند که اسم محمد صلی الله علیه و الهو علی علیه السلام در زیر عرش نوشته شده است. این روایت می‌‌‌تواند به صورت ضمنی مشعر بر نفی خلقت پیشین اهل‌البیت علیهم السلام باشد؛ زیرا از خلقت ایشان در آینده خبر می‌‌‌دهد.

منتجب‌‌‌الدین رازی (۵۰۴- ۵۸۵ق)

شخصیت دیگر شیخ منتجب‌‌‌الدین، نوه شمس‌‌‌الاسلام حسن بن‌‌‌حسین بن‌‌‌بابویه، است که ولادتش در سال ۵۰۴ و وفاتش بعد از سال ۵۸۵ رخ داده است.۲ کتاب الفهرست و الاربعون عن الاربعین از آثار او است. وی در الاربعون عن الاربعین در میان چهل روایتی که در فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام‏ نقل کرده، هیچ حدیث خلقت نوری را نگنجانده است.

1.. خزاعی، الاربعین عن الاربعین فی فضائل علی امیرالمؤمنین، ص۵۸.

2.. رافعی قزوینی، التدوین فی اخبار قزوین، ج۳، ص۳۷۸.


خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
266

درباره خلقت نوری اهل‌البیت علیهم السلام، همانند بغدادیان موضعی منفی اتخاذ کرده است.

محمود بن‌‌‌علی بن‌‌‌حسن حمصی رازی (متوفای ۶۰۰ ق یا اندکی بعد)

شخصیت دیگر در این دسته سدیدالدین محمود بن‌‌‌علی بن‌‌‌حسن حمصی رازی است که از آخرین متکلمان مدرسه کلامی ری است و در طبقه سوم جای می‌‌‌گیرد. منتجب‌‌‌الدین دانش وی را ستوده و کتاب‌‌‌های متعددی از جمله المنقذ من التقلید و المرشد الی التوحید و التبیین و التنقیح فی التحسین و التقبیح را به او نسبت داده است.۱ المنقذ من التقلید از جمله در بحث امامت، مسلکی عقل‌‌‌گرایانه را در پیش گرفته است و اصل امامت و نیز اوصاف امام را از منظر وجوب عقلی بررسی می‌‌‌کند. فی المثل نظیر سید مرتضی و شیخ طوسی۲ نتیجه می‌‌‌گیرد که لازم نیست امام به حرف و صنایع داناتر از دیگران باشد، بلکه در این موارد به اهل خبره مراجعه می‌‌‌کند و نظر ایشان را ملاک قرار می‌‌‌دهد.۳ در هر حال، در این کتاب رویکرد عقلی نویسنده و پیروی‌‌‌اش از کلام بغداد کاملاً مشهود است. بر این اساس، می‌‌‌توان حدس زد که وی به وجود پیشین، به ویژه خلقت نوری اهل‌البیت علیهم السلام، باور نداشته است.

اباکنندگان از نقل روایات عوالم پیشین

برخی از عالمان ری در جایی که انتظار می‌‌‌رفت احادیث راجع به عوالم پیشین را بگنجانند، از این کار پرهیز کرده‌‌‌اند. اگرچه استناد به سکوت نویسندگان برای انتساب قول به نفی به ایشان چندان موجه نیست، ضمیمه کردن قرائن دیگر از جمله

1.. منتجب‌الدین رازی، الفهرست، ص۱۰۷.

2.. شیخ طوسی، تلخیص الشافی، ج‏۱، ص۲۵۳.

3.. حمصی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۹۲.

  • نام منبع :
    خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    1398
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    انتشارات دارالحدیث
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20016
صفحه از 319
پرینت  ارسال به