انسانها پیش از ابدانشان آفریده شدهاند و پیش از تعلقشان به بدن، دارای علم و ادراک بودهاند. به همین منوال، میتوان گفت که ایشان علاوه بر عالم ارواح، به تقدم عالم ذرّ نیز قائل بودند که در آن خداوند فرزندان آدم را همچون موجوداتی ذرّهوار از پشت او بیرون کشید و از ایشان برای ربوبیتش اقرار گرفت. در مقابل، بغدادیان در عین نقل روایات دالّ بر وجود پیشین آنها را تأویل میکردند و معتقد بودند که عوالم پیشینی برای اهلالبیت علیهم السلامو دیگر انسانها وجود نداشته است. اکنون سؤال این است که عالمان مدرسه ری، که از سویی وارث میراث حدیثی صدوق و از سوی دیگر وارث میراث کلامی و حدیثی بغدادند، چه موضعی در این باره اتخاذ کردهاند. در مقال حاضر با غور در میراث کلامی و روایی مدرسه ری تلاش میکنیم دیدگاه عالمان ری را در این باره بازیابیم.
پیش از بیان نظرات عالمان مدرسه ری لازم است این مدرسه را معرفی کنیم. بعد از مدارس مدینه در قرن نخست، کوفه در قرن دوم، قم در قرون سوم و چهارم و بغداد در قرون چهارم و پنجم، مدرسه ری در قرن ششم پنجمین مدرسه کلامی امامیه است. تا زمان وفات شیخ صدوق، حوزه ری تابع مدرسه قم بود و بحث از دیدگاه عالمان این حوزه درباره وجود پیشین، در ذیل مدرسه قم میگنجید که قبلاً گذشت. مدرسه کلامی بغداد در اواخر قرن چهارم با ظهور و شهرت شیخ مفید به قطبی کلامی تبدیل شد.
بدین ترتیب، بهویژه بعد از وفات شیخ صدوق در نیمه دوم قرن چهارم، تعداد زیادی از طالبان علم از مناطق مختلف عزم بغداد کردند و در محضر شیخ مفید، سپس سید مرتضی و شیخ طوسی و فرزندش ابوعلی دانش اندوختند. تعدادی از این دانشمندان، که لااقل برخی اصالتاً از ری بودند، بعدها به ری بازگشتند و با انتقال میراث کلامی بغداد به آنجا هسته اولیه مدرسه کلامی ری را تشکیل دادند. این عالمان فقط وارث اندیشههای کلامی و میراث روایی بغدادیان نبودند؛ بلکه پیشتر و