بدین ترتیب، میتوان گفت بهرغم آنکه انسانشناسی سید مرتضی و شیخ طوسی در نقطه مقابل انسانشناسی شیخ مفید قرار دارد، هر سه در رد وجود پیشین ارواح اتفاق نظر دارند. شیخ مفید بر اساس عرضی دانستن روح و سید مرتضی بر اساس اینکه روح قائم به نفس نیست، خلقت ارواح پیش از ابدان را رد کردهاند. تا آنجا که نگارنده مطالعه کرده، شیخ طوسی درباره رد قول به وجود پیشین ارواح سخنی نگفته است؛ اما با لحاظ یکسانی یا مشابهت دیدگاه انسانشناختی او با دیدگاه سید مرتضی میتوان گفت که او نیز وجود پیشین ارواح را قبول ندارد، بهخصوص با توجه به اینکه درباره عالم ذرّ نیز موضعی تقریباً منفی اتخاذ کرده است.
به یاد نیاوردن عوالم پیشین، دلیلی بر نفی آنها
به یاد نیاوردن عوالم پیشین از جمله استدلالهای مشترک متکلمان بغداد برای رد قول به وجود پیشین انسانها است. شیخ مفید در رد ادعای وجود ارواح قبل از ابدان بیان میکند که اگر ارواح قبل از اجساد خلق شده بودند، باید به احوالمان پیش از آفرینش اجساد آگاهی میداشتیم، همانطور که به احوالمان بعد از آفرینش اجساد آگاهی داریم. در فرضی که یادمان رفته باشد نیز باید در صورت یادآوری به یاد میآوردیم.۱
سید مرتضی در نقد ادعای قائلان به عالم ذرّ دو احتمال را مطرح میکند: ۱. این استشهاد و شهادت در زمانی بوده که ذرّ عاقل و مکلف بودند و ۲. در زمانی بوده که ذرّ غیر زنده و غیر عارف بودند. در صورت نخست باید همه یا بیشتر ما این ماجرا را یاد میآوردیم. اگر حوادث دوران کودکی را به یاد نمیآوریم، به دلیل آن است که در آن زمان از کمال عقل برخوردار نبودیم.
به نظر سید مرتضی، تخلل عدم بین حیات فرضی ما در عالم ذرّ و حیات ما در