241
خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین

روایات، پاسخ انسان‌‌‌ها در عالم ذرّ به استشهاد خداوند یکسان نبوده، بلکه بعضی اقرار و بعض دیگر انکار کرده‌‌‌اند و اقرار و انکار انسان‌‌‌ها در دنیا تابع اقرار و انکارشان در عالم ذرّ است. وی جواب می‌‌‌دهد که آیه قرآن که قطعی و قابل احتجاج است، فقط از اقرار سخن می‌‌‌گوید، نه از انکار و روایات در این باب مورد اعتنا نیستند. اضافه بر آن، این قبیل اخبار را، همان‌‌‌طور که اشاره شد، می‌‌‌توان ناظر بر علم خداوند دانست؛ یعنی این روایات در حقیقت علم خداوند به اقرار و انکار آتی را وقوع اقرار و انکار تلقی کرده و از آن خبر داده‌‌‌اند.۱ شیخ طوسی اگرچه در انکار عالم ذرّ از دو سلف خود تبعیت کرده، در پایان بحث خود این عالم را به صورت محدود پذیرفته است. وی در تفسیر آیه الست پس از انکار کلی عالم ذرّ،۲ در نهایت دیدگاهی دیگر را در تفسیر آیه مذکور مطرح می‌‌‌کند و آن را مطرح در اخبار امامیه و احتمالی نزدیک می‌‌‌داند که کلام تاب آن را دارد. به نظر وی آنچه آیه از آن خبر می‌‌‌دهد اختصاص به عده معینی دارد که خداوند عقلشان را کامل کرد و ایشان را بر خودشان شاهد گرفت؛ آنان نیز بلی گفتند. ایشان امروز [در دنیا] این ماجرا را به یاد می‌‌‌آورند و از آن غافل نیستند.۳ بدین ترتیب، وی، هر چند به صورت احتمال، عالم پیشین ذرّ را به نحوی که مختص تعداد معینی از انسان‌‌‌ها باشد، می‌‌‌پذیرد.

نفی حجیت احادیث وجود پیشین

هر سه متکلم بزرگ بغداد متذکر عدم حجیت روایات دالّ بر وجود پیشین شده‌‌‌اند. مهم‌‌‌ترین دلیل ایشان بر بی‌‌‌اعتباری این روایات، خبر واحد بودن آنها است. شیخ مفید و سید مرتضی دست‌‌‌کم یک دسته از سه دسته روایات راجع به وجود پیشین (روایات

1.. شریف مرتضی، الطرابلسیات الاولی، ص۱۹۵.

2.. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج‏۵، ص۲۸- ۲۹.

3.. همان، ص۲۹.


خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
240

بدین معنا است که خداوند عقل او را کامل کرده و از طریق نشانه‌‌‌هایی که در آفرینش قرار داده او را به وجود خالق و محدث رهنمون می‌‌‌شود. شاهد گرفتن ایشان بر خودشان همان نشانه‌‌‌های آفرینش است که در وجود انسان‌‌‌ها نمایان است. مقصود از اینکه ایشان «بلی» گفتند، این نیست که سخنی بر زبان جاری کردند، بلکه این است که با وجود نشانه‌‌‌های آفرینش نمی‌‌‌توانستند منکر وجود محدث شوند؛ از این رو مثل کسی هستند که لفظ بلی را گفته باشد.۱

سید مرتضی در مقام رد تفسیر قائلان به عالم ذرّ از این آیه، تفسیر کسانی را مستند قرار می‌‌‌دهد که ایشان را «اهل الکتاب و التأویل» می‌‌‌نامد. به گفته وی، ایشان در تفسیر خود روشن کرده‌‌‌اند که تفسیر اهل تناسخ (تعبیری که سید مرتضی در اینجا بر قائلان به عالم ذرّ اطلاق می‌‌‌کند) از این آیه درست نیست؛ چراکه خداوند در آیه تعبیر «بنی آدم» و «ظهورهم» و «ذرّیتهم» را به کار برده، نه آن‌‌‌گونه که قائلان به عالم ذرّ فهمیده‌‌‌اند، «آدم» و «ذریته» و «ظهره». همچنین اهل الکتاب و التأویل در تفسیر این آیه بیان کرده‌‌‌اند که امکان دارد خداوند عده محدودی از افراد را (در همین دنیا) بر خودشان شاهد گرفته باشد تا هم حجت بر ایشان تمام‌‌‌تر باشد و هم لطف در حق دیگر انسان‌‌‌ها باشد. اما به نظر سید مرتضی، از این آیه می‌‌‌توان تفسیر بهتری ارائه داد که مربوط به همه انسان‌‌‌ها باشد، نه جمع محدودی از آنها. سید مرتضی معتقد است مقصود از استشهاد (الست بربکم) در آیه همین است که خداوند ذرّیه را طوری آفریده که می‌‌‌تواند فرد اهل نظر و تأمل را به معرفت خداوند و وجوب عبادتش دلالت کند و شهادت دادن ایشان (قالو بلی) این است که دلالت بر معرفت و وجوب عبادتش را پذیرفته و مسخر آن شده‌‌‌اند.۲

سید مرتضی از زبان مخالفان این اشکال را بر تفسیر خود وارد می‌‌‌کند که بنا بر

1.. شیخ مفید، المسائل السرویة، ص۴۷- ۴۸.

2.. شریف مرتضی، الطرابلسیات الاولی، ص۱۹۳- ۱۹۴.

  • نام منبع :
    خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    1398
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    انتشارات دارالحدیث
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20134
صفحه از 319
پرینت  ارسال به