233
خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین

یا تأویلی از این متون توانسته‌‌‌اند دلالت ظاهری آنها بر وجود پیشین را نفی کنند. دوم آنکه چه مبنا و استدلال‌‌‌های نظری‌‌‌ای را برای انکار وجود پیشین ارائه کرده‌‌‌اند.

مواجهه تأویلی با احادیث وجود پیشین

احادیث خلقت نوری

بیشتر روایاتی که اختصاصاً از جود پیشین اهل‌البیت علیهم السلامو تقدم خلقت ایشان بر سایر موجودات سخن گفته‌‌‌اند، چهار تعبیر انوار، اظله، ارواح و اشباح نور را به کار برده‌‌‌اند. در میان متکلمان بغداد، شیخ مفید بیشترین بحث را در این باره مطرح کرده است. وی عمده بحث خود را به روایات اشباح نور معطوف ساخته و از طرح بحثی مستقل با عنوان انوار و اظله و ارواح اهل‌البیت علیهم السلامخودداری کرده است. وی در میان روایات «اشباح نور» روایتی را صحیح می‌‌‌داند که می‌‌‌گوید حضرت آدم اشباحی نورانی را در عرش خداوند رؤیت کرد. خداوند به او وحی کرد که اینان اشباح پیامبر صلی الله علیه و الهو اهل‌‌‌البیت علیهم السلاماویند که اگر نبودند، خداوند نه او را می‌‌‌آفرید و نه آسمان و زمین را. به نظر شیخ مفید، خداوند فقط می‌‌‌خواست حضرت آدم را آگاه کند که چنین فرزندانی خواهد داشت و باید ایشان را تعظیم کند. وی تأکید می‌‌‌کند که اشباحی که حضرت آدم دید، ذوات اهل‌البیت علیهم السلامو به تعبیر دیگر، صورت‌‌‌هایی دارای حیات یا ارواح دارای نطق نبودند، بلکه تمثال‌‌‌های اهل‌البیت علیهم السلامدر قالب صور (أمثلتهم في الصور) بودند؛ به تعبیر دیگر، صوری بودند مشابه صورت‌‌‌های بشری ایشان در آینده و حاکی از آنکه اهل‌البیت علیهم السلامپس از آفرینش دارای چنین صوری خواهند بود.۱

تا آنجا که نگارنده بررسی کرده است، سید مرتضی و شیخ طوسی بحثی در تفسیر و تأویل روایات خلقت نوری اهل‌البیت علیهم السلاممطرح نکرده‌‌‌اند؛ اما شیخ طوسی

1.. شیخ مفید، المسائل السرویة، ص۳۹- ۴۲؛ شیخ مفید، المسائل العکبریة، ص۲۷-۲۸.


خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
232

بودند. همچنین وفور روایات تقدم خلقت ارواح بر ابدان۱ و روایات خلقت ذرّی۲ و کثرت روات آنها می‌‌‌تواند شاهدی برای رواج باور به مضمونشان در میان امامیان این دوره باشد. شیخ صدوق علاوه بر نقل این قبیل روایات، همان‌‌‌طور که اشاره شد، اعتقاد به تقدم خلقت ارواح اهل‌البیت علیهم السلامبر دیگرمخلوقات و نیز تقدم خلقت ارواح انسانها بر ابدانشان را جزو اعتقادات امامیه برشمرده است.۳

در مقابل، سه متکلم بزرگ بغداد - شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی - در قبال هر گونه وجود پیشین، اعم از وجود پیشین اهل‌البیت علیهم السلامبه صورت خلقت نوری یا وجود پیشین ارواح و ابدان ذرّی، عمدتاً موضع نفی و انکار اتخاذ کرده‌‌‌اند. از آنجا که هیچ گزارش مستقیمی درباره مخالفت محدثان و متکلمان پیش از شیخ مفید با وجود پیشین گزارش نشده، می‌‌‌توان وی را سرآغاز رسمی مخالفت با این عقیده دانست؛ با این‌‌‌حال در سخن وی روزنه‌‌‌هایی برای قول به وجود پیشین، اگر نگوییم حیات پیشین، وجود دارد. سید مرتضی، به دلایلی که به تفصیل مطرح خواهد شد، این روزنه‌‌‌ها را مسدود و وجود پیشین را یکسره و به قول مطلق مردود اعلام کرده است. شیخ طوسی که در پایان این خط فکری قرار دارد، در عین تکرار سخنان دو استادش، قول به وجود پیشین را به صورت محدود روا دانسته و از این حیث به شیخ مفید نزدیک شده است. کراجکی و ابوالصلاح حلبی، همان‌‌‌طور که خواهیم دید، موضع مثبتی درباره وجود پیشین اهل‌البیت علیهم السلامبرگزیده‌‌‌اند. در ادامه دو نکته را روشن خواهیم کرد: نخست آنکه مواجهه بغدادیان با روایات دالّ بر وجود پیشین و نیز آیه الست، که اشعار به میثاق پیشین دارد، چگونه بوده است و با چه تفسیر

1.. مثلاً نک: صفار، بصائر الدرجات، ص۸۶- ۸۹، ۳۵۵- ۳۵۷؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۳۸؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۰۸؛ شیخ صدوق، التوحید، ص۳۵۸؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۵۲، ۸۴؛ همان، ج۲، ص۴۲۶.

2.. مثلاً نک: صفار، بصائر الدرجات، ص۸۱ ؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۱۳، ۴۲۶؛ همان، ج۲، ص۹.

3.. شیخ صدوق، الاعتقادات، ص۴۷- ۴۸.

  • نام منبع :
    خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    1398
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    انتشارات دارالحدیث
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19911
صفحه از 319
پرینت  ارسال به