221
خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین

پیشین را دیدیم - نقل کرده است.

سعد بن‌‌‌عبداللّه اشعری

سعد بن‌‌‌عبداللّه راوی دو روایت خلقت نوری خاص پیشین۱ و یک روایت خلقت نوری خاص۲ است. یکی از دو حدیث خلقت نوری خاص پیشین که وی نقل کرده۳ در اصل یک حدیث طولانی در مقام بیان چگونگی تشریع اذان است که با جمله «نعرفه و شیعته و هو نور حول العرش» اشاره‌‌‌ای گذرا به خلقت نوری دارد؛ اما حدیث دیگرش۴ مضمون خلقت نوری پیشین را به طور کامل در بر دارد. وی که اکثر روایات خود در کتب اربعه را به ترتیب از احمد بن‌‌‌محمد بن‌‌‌عیسی و محمد بن‌‌‌الحسین ابی‌‌‌الخطاب نقل کرده، هیچ روایت خلقت نوری را از متهمان به غلو نقل نکرده است. وی کتابی در رد بر غلات نوشته بود۵ که بازمانده آن روایاتی است که کشی از وی نقل کرده است.۶

با این حال، وی از نقل کردن حدیث از متهمان به غلو ابایی نداشته است؛ مثلاً در طریق صدوق به برخی از احادیث محمد بن‌‌‌سنان قرار دارد. وی همچنین در طریق گزارشی قرار دارد که بر اساس آن، مفضل قائل به تفویض بوده و از این رو امام علیه السلام‏ از او تبری جسته است.۷ با این حال، وی روایاتی را نقل کرده که در طریق آن مفضل حضور دارد.

1.. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۲، ص۳۱۳؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۳۶.

2.. شیخ صدوق، التوحید، ص۱۶۷.

3.. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۲، ص۳۱۳.

4.. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۳۶.

5.. نجاشی، رجال، ص۱۷۷.

6.. این نکته را استاد محمدتقی سبحانی بیان کرده‌‌‌اند.

7.. کشی، رجال، ص۳۲۳.


خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
220

خط احمد‌‌‌بن محمد بن‌‌‌عیسی

احمد بن‌‌‌محمد بن‌‌‌عیسی

احمد بن‌‌‌محمد در طریق یک حدیث خلقت نوری خاص پیشین۱ و یک حدیث خلقت نوری خاص۲ قرار دارد. وی همچنین حدیثی را با این مضمون نقل کرده است که نبوت انبیا در اظله فقط هنگامی کامل شد که ولایت اهل‌البیت علیهم السلامبه آنان عرضه شد، اهل‌البیت علیهم السلامبر ایشان متمثل شدند و ایشان به ولایت و طاعت از اهل‌البیت علیهم السلاماقرار کردند.۳ این حدیث را نیز شاید بتوان جزو احادیث خلقت نوری برشمرد؛ چراکه اصطلاح اظله در این روایت تعبیر ظل در روایت دیگرش را، که آن را جزو احادیث خلقت نوری خاص پیشین برشمردیم، تداعی می‌‌‌کند: «اصْطَنَعَهُ عَلَى عَيْنِهِ فِي الذَّرِّ حِينَ ذَرَأَهُ وَ فِي الْبَرِيَّةِ حِينَ بَرَأَهُ ظِلًّا قَبْلَ خَلْقِ نَسَمَةٍ عَنْ يَمِينِ عَرْشِهِ».۴

به نظر می‌‌‌رسد که در فضای فکری کوفه اصطلاح ظل تداعی‌‌‌کننده اصطلاح نور بوده است. دست‌‌‌کم در روایات متهمان به غلو، نظیر مفضل و محمد بن‌‌‌سنان، که تعبیر ظل النور را به کار برده‌‌‌اند،۵ این ادعا قابل تأیید است. بعید است که احمد بن‌‌‌محمد بن‌‌‌عیسی از چنین فضا و تداعی‌‌‌ای بی‌‌‌خبر بوده باشد. از طرف دیگر، جالب است که احمد بن‌‌‌محمد بن‌‌‌عیسی در طریق هیچ یک از روایات خلقت نوری خاص پیشین که از طریق متهمان به غلو نقل شده قرار ندارد. این در حالی است که وی دسترسی کامل به ایشان داشته است؛ مثلاً در کتب اربعه حدود ۳۵۰ حدیث از محمد بن‌‌‌سنان - که پیش‌‌‌تر نقش او در نقل احادیث خلقت نوری خاص

1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۴.

2.. شیخ صدوق، التوحید، ج۱، ص۱۶۷.

3.. صفار، بصائر الدرجات، ص۷۳.

4.. همان، ص۴۴۲.

  • نام منبع :
    خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    1398
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    انتشارات دارالحدیث
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19909
صفحه از 319
پرینت  ارسال به