215
خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین

یکسویه، یعنی فقط از جانب هشام و پیروانش، نبوده است، بلکه برخی از روایان احادیث خلقت نوری، نظیر عبدالرحمن بن‌‌‌الحجاج، به شدت با هشام و شاگردش یونس مخالف بوده‌‌‌اند.۱

در روایتی از او نقل شده که او پیام امام موسی بن‌‌‌جعفر علیه السلامرا به هشام منتقل کرده، مبنی بر اینکه هشام نباید بحث کلامی کند وگرنه در خون آن حضرت شریک است؛ ولی هشام این فرمان را اطاعت نکرده است.۲ جالب است که نصر بن‌‌‌صباح، که کشی او را غالی می‌‌‌داند، عبدالرحمن بن‌‌‌حجاج را مدح کرده است.۳ یعقوب بن‌‌‌یزید الانباری هم، که سه روایت خلقت نوری را نقل کرده، کتابی در رد یونس داشته است.۴

به طور خلاصه، این جناح‌‌‌بندی‌‌‌ها بین جریان هشام بن‌‌‌حکم که هیچ روایت خلقت نوری را نقل نکرده‌‌‌اند و جریان مقابل که راوی روایات خلقت نوری بوده‌‌‌اند، این احتمال را پیش می‌‌‌کشد که فضائل و مقامات امامان، از جمله خلقت نوری، در زمره موارد خلاف این دو جناح قرار داشته است.

تا آنجا که نگارنده بررسی کرده است، دیگر متکلمان برجسته کوفی، از قبیل هشام بن‌‌‌سالم، زراره و مؤمن طاق، نیز در طریق هیچ یک از احادیث خلقت نوری حضور ندارند. در این میان می‌‌‌توان یک حدیث۵ را استثنا دانست. این حدیث در اصل درباره نحوه تشریع اذان است که در آن به صورت گذرا به موضوع خلقت نوری اشاره شده است (نعرفه و شیعته و هو نور حول العرش). مؤمن طاق و ابن‌‌‌ابی‌‌‌عمیر در طریق این حدیث قرار دارند.

1.. كشی، رجال، ص۲۸۰.

2.. همان، ص۲۷۱.

3.. همان، ص۴۴۲.

4.. نجاشی، رجال، ص۴۵۰.

5.. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۲، ص۳۱۲.


خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
214

هشام و شاگردان مستقیمش رصد کرد.

کشی روایتی را به طریق هشام بن‌‌‌حکم نقل می‌‌‌کند که به موجب آن امام صادق علیه السلاممفضل را کافر و مشرک خوانده است. اتهامی که در این روایت به مفضل زده شده این است که رابطه‌‌‌ای بدخواهانه با فرزند امام صادق علیه السلامدارد که می‌‌‌تواند به قتل این فرزند منتهی شود؛ اما تعبیر کافر و مشرک می‌‌‌تواند اشاره به ابعاد غالیانه این ارتباط داشته باشد.۱

همان‌‌‌طور که دیدیم، کشی معتقد است که مفضل مدتی مستقیم بوده، سپس خطابی شده است.۲ موضع مخالف فضل در قبال محمد بن سنان و ابوسمینه را قبلاً نقل کردیم. کشی نیز موضع مثبتی در قبال امثال مفضل و محمد بن‌‌‌سنان نداشته است. اگرچه نمی‌‌‌توان موضع دقیق مواجهه و مخالفت جریان هشام با افرادی نظیر مفضل بن‌‌‌عمر و محمد بن‌‌‌سنان و ابوسمینه را مشخص کرد، می‌‌‌توان با توجه به اینکه این افراد کمابیش متهم به غلو بوده‌‌‌اند، موضوع فضائل امامان را در میان موضوعات اختلافی گنجانید، به ویژه آنکه برخی گزارش‌‌‌ها حکایت دارند که خط هشام در حق امامان گرفتار تقصیر بوده است؛ مثلاً ابن‌‌‌عمیر، که از راویان موجه به شمار می‌‌‌رود، هشام و شاگردش، ابومالک حضرمی، را متهم کرده بود که حقوق مالی امام را به ‌درستی نمی‌‌‌شناسند.۳

به نظر می‌‌‌رسد که واگرایی بین جریان هشام و راویان روایات خلقت نوری

1.. كشی، رجال، ص۳۲۳.

2.. طبق گزارش کشی دو نفر به نام‌‌‌های حجر بن‌‌‌زائده و عامر بن‌‌‌جذاعه در روایتی به امام علیه السلام عرضه می‌‌‌کنند که مفضل قائل است که امامان قادر به ارزاق بندگان‌‌‌اند. امام علیه السلام این دیدگاه را نفی و مفضل را لعن می‌‌‌کند و تبرّی می‌‌‌جوید (كشی، رجال، ص۳۲۳). جالب است در روایت دیگری که کشی به طریق محمد بن‌‌‌سنان و او از محمد بن‌‌‌کثیر ثقفی از اصحاب مفضل نقل کرده؛ امام حجر بن‌‌‌زائده و عامر بن‌‌‌جذاعه را نفرین کرد، چراکه بر خلاف دستور امام از مفضل بدگویی کرده بودند.

3.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۱۰.

  • نام منبع :
    خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    1398
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    انتشارات دارالحدیث
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20142
صفحه از 319
پرینت  ارسال به