بگوییم از غیر طریق متهمان به غلو به دست ما رسیده است. در حدیث دوم نیز همه رواتی که بعد از عمر بناذینه قرار دارند - یعنی حماد بنعیسی، یعقوب بنیزید، سعد بنعبداللّه و علی بنالحسین بنبابویه - از راویان دارای توثیقاند. بدین ترتیب، برای انتساب این نقل به عمر بناذینه طریق معتبری وجود دارد.
حماد بنعیسی متوفای حدود ۲۰۸، که بیش از ۸۰۰ حدیث در کتاب کافی دارد، راوی یک حدیث خلقت نوری خاص پیشین است.۱ با توجه به توثیق راویان بعد از او مشکلی در انتساب این روایت به او وجود ندارد.
یعقوب بنیزید الانباری، که تا زمان امام هادی علیه السلامزنده بوده است، ۱۲۵ روایت در کتاب کافی دارد. وی راوی سه حدیث خلقت نوری خاص پیشین است.۲ در هر سه روایت، روات بعد از او بر اساس معیارهای رجالی افراد موثقیاند و انتساب نقل این روایت به یعقوب بنیزید اشکالی ندارد.
سدیر صیرفی دو روایت خلقت نوری خاص پیشین۳ را نقل کرده که با توجه به مورد وثوق بودن روات بعد از او در هر دو روایت میتوان انتساب نقل این دو روایت به او را مسلم دانست. وی دارای ۷۷ روایت در کتاب کافی است.
عبدالرحمن بنالحجاج یک روایت خلقت نوری خاص را نقل کرده است.۴ وی دوران امامت امام رضا علیه السلامرا درک کرده و دارای حدود ۲۷۰ حدیث در کتاب کافی است.
حسن بنعلی بنفضال (متوفای ۲۲۴ق) دارای ۷۵۶ حدیث در کتاب کافی