207
خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین

حدیث چهارم را، همان‌‌‌طور که اشاره کردیم، صدوق نقل کرده است.۱ راوی اول این حدیث، یعنی جابر بن‌‌‌یزید جعفی، از متهمان به غلو است. راوی بعد عمرو بن‌‌‌شمر گرچه متهم به غلو نیست، راوی اصلی کتب جابر بوده و نجاشی از قول دیگران او را متهم به وضع کرده است.۲ عبداللّه بن‌‌‌حماد راوی بعدی است که ابن‌‌‌غضائری با تعبیر «یعرف حدیثه تارة و ینکر اخری» اعتبار او را زیر سؤال برده است.۳ پس از او ابراهیم بن‌‌‌اسحاق نهاوندی است که در سال ۲۶۹ زنده بوده است.۴ ابن‌‌‌غضائری او را دارای ارتفاع در مذهب دانسته۵ و طوسی او را متهم در دین معرفی کرده است.۶ دیگر روات این روایت غیر از علی بن‌‌‌الحسین بن‌‌‌علی بن‌‌‌بابویه، پدر شیخ صدوق، افراد مجهول یا کمتر شناخته شده‌‌‌اند. در مجموع می‌‌‌توان گفت که راوی اول (جابر) و چهارم (ابراهیم بن‌اسحاق) متهم به غلوند و دو راوی میانی، یعنی عمرو بن‌‌‌شمر و عبداللّه بن‌‌‌حماد، نیز در معرض این اتهام قرار دارند.

نقل راویان مجهول

حضور تعداد قابل توجهی از افراد مجهول یا کمتر شناخته شده در برخی از روایات خلقت نوری جلب توجه می‌‌‌کند. از باب نمونه به دو روایت اشاره می‌‌‌شود: در میانه سند روایت نخست۷ محمد بن‌‌‌عیسی بن‌‌‌عبید (متهم به غلو) قرار دارد که از محمد

1.. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۸۰.

2.. نجاشی، رجال، ص۲۸۷.

3.. ابن‌‌‌غضائری، رجال، ص۷۹.

4.. نجاشی، رجال، ص۱۹.

5.. ابن‌‌‌غضائری، رجال، ص۳۹.

6.. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۶.

7.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۸۹، حدیث ۲.


خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
206

اخیر، یعنی احمد بن‌‌‌ادریس، از راویان قمی است که بیشترین تعداد روایات خلقت نوری را نقل کرده است، ولی جزو متهمان به غلو نیست. بدین ترتیب، می‌‌‌توان این دو حدیث را نشانی از امتداد زنجیره‌‌‌وار روات متهم به غلو از کوفه تا قم دانست.

زنجیره روات سومین حدیث کلینی۱ به ترتیب از بالا به پایین چنین است: محمد بن‌‌‌سنان، عبداللّه بن‌‌‌ادریس، معلی بن‌‌‌محمد ابی‌‌‌الفضل، الحسین محمد الاشعری. محمد بن‌‌‌سنان متهم به غلو است. تنها توصیف راوی بعدی، یعنی عبداللّه بن‌‌‌ادریس، در کتب رجالی این سخن شیخ طوسی است که «له کتاب».۲ وی در کتاب کافی تنها ۴ حدیث دارد که همه را از محمد بن‌‌‌سنان نقل کرده و هر چهار حدیث او را فقط راوی بعدی، یعنی معلی بن‌‌‌محمد، نقل کرده است.۳ نجاشی معلی بن‌‌‌محمد البصری را به‌‌‌رغم کثرت احادیثش در کتاب کافی (حدود ۷۰۰ حدیث)، مضطرب الحدیث و المذهب معرفی کرده است.۴ احتمال اینکه اضطراب او در بحث امامت باشد فراوان است؛ چراکه تعدادی از کتب وی درباره امامت بوده است.۵ راوی بعد حسین بن‌‌‌محمد اشعری قمی است که نجاشی او را توثیق کرده است.۶ بیشترین روایات او در کتب اربعه، یعنی بیش از ۸۰ روایت، از راوی قبلی یعنی معلی بن‌‌‌محمد بصری است. بدین ترتیب سه راوی نخست یا متهم به غلوند یا ارتباط معناداری با متهمان به غلو دارند.

1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۱.

2.. شیخ طوسی، الفهرست، ص۳۰۲.

3.. درکافی چهار روایت بر اساس زنجیره راویان چهارگانه نقل شده است که از حسین بن‌‌‌محمد شروع می‌‌‌شود و به محمد ابن‌‌‌سنان می‌‌‌رسد: الحسين بن‌‌‌محمد > المعلى بن‌‌‌محمد > عبداللّه بن‌‌‌إدريس > محمد بن‌‌‌سنان (کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۱، ۲۷۲، ۴۱۸). مضمون هر چهار حدیث به نوعی با امامت والامرتبه ارتباط دارد.

4.. نجاشی، رجال، ص۴۱۸.

5.. درباره عناوین کتب وی نک: نجاشی، رجال، ص۴۱۸.

6.. همان، ص۶۶.

تعداد بازدید : 20628
صفحه از 319
پرینت  ارسال به