راوی یک حدیث نخستین مخلوق و یک حدیث خلقت نوری خاص) بیش از دیگر راویان در نقل این احادیث سهم داشتهاند. همانطور که دیدیم، همه این افراد، غیر از عمرو بنشمر که متهم به ضعف و وضع بود، متهم به غلو بودهاند.
حضور زنجیرهوار متهمان به غلو در اسناد احادیث خلقت نوری اهلالبیت علیهم السلام
سؤال این است که الگوی تکرار روات متهم به غلو در زنجیره اسناد چگونه است. آیا ایشان زنجیرهای از روات بودند که این احادیث را فقط یا عمدتاً از یکدیگر نقل کردهاند یا اینکه ایشان در رأس یا میانه زنجیره روات قرار دارند و مابقی سلسله روات را افراد غیر متهم به غلو تشکیل میدهند؟ روشن است که هر کدام از این الگوها در زنجیره اسناد میتواند دلالتهای خاص خود را داشته باشد. پاسخ آن است که دستکم در چهار روایت، اکثر یا تعداد معناداری از حلقههای زنجیره سند را افراد متهم به غلو یا افرادی که ارتباط وثیقی با ایشان دارند تشکیل میدهند. سه روایت از این چهار روایت را کلینی و یک روایت را صدوق نقل کرده است که ذیلا اسناد آنها بررسی میشود.
در طریق روایت نخست که کلینی آن را نقل کرده است،۱ بعد از امام صادق علیه السلامبه ترتیب دو راوی مدرسه کوفه مفضل و علی بنحماد و سه راوی مدرسه قم ابوسمینه، سهل بنزیاد و علی بنمحمد علان کلینی قرار دارند که همگی، به جز علی بنمحمد که نجاشی او را «ثقه» و «عین» دانسته به غلو متهم شدهاند.۲ علی بنمحمد بنعلان کلینی را، بهرغم متهم نشدن به غلو، میتوان به لحاظ کثرت نقل از مشایخ متهم به غلو، اگر نه در عقیده، در نقل حدیث به خط متهمان به غلو