غریب و شئون عجیب امامان بودند. از این رو، در بسیاری از رواتی که معجزات غریب امامان را نقل کردهاند قدح روا داشتهاند.۱
در مقابل ایشان، شاید بتوان محقق شوشتری را، دستکم به لحاظ مبنا و نه لزوماً نتایج، متمایل به دیدگاه دوم دانست. محقق شوشتری میگوید که ابنغضائری بیش از دیگر رجالیان متقدم، روات را متهم به غلو کرده است؛ اما اشکال متأخران بر ابنغضائری که وی در این اتهامزنی تأمل کافی روا نداشته وارد نیست. دلیل شوشتری بر مدعای خود آن است که با بررسی برخی از آثار راویانی که ابنغضائری متهم به غلوشان کرده - نظیر كتاب الاستغاثة نوشته علی بناحمد الكوفی، كتاب تفسير نوشته محمد بنالقاسم الاسترآبادی و كتاب حسن بنعباس بنحريش که کلینی در كافی نُه مورد از روایاتش را نقل کرده - دریافته که حقیقتاً مضمون آنها غالیانه بوده است.۲
صرفنظر از اینکه در داوری کلامی در کدام سو ایستاده باشیم، پرسش تاریخ کلامی برای همه یکسان است: مواضع افتراق روات متهم به غلو و روات غیر متهم چه بوده است؟ همانطور که پیشتر بیان شد، سؤال ما در فصل کنونی محدود به موضوع خلقت نوری اهلالبیت علیهم السلاماست: آیا خلقت نوری اهلالبیت علیهم السلامجزو روایات و باورهای خاص متهمان به غلو بوده است که روات غیر متهم به غلو آن را باوری غالیانه میانگاشتند یا دستکم از نقل روایات دال بر آن خودداری میکردند؟
مدرسه کوفه
بر اساس یک دستهبندی میتوان چند گرایش معرفتی را در مدرسه کوفه شناسایی کرد: