193
خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین

فضائل اهل‌البیت علیهم السلامرا فراتر از محدوده مد نظر او نقل می‌‌‌کردند، خواه مستقیم و خواه به پیروی از قمی‌‌‌ها و ابن‌غضائری، متهم به غلو و ضعف می‌‌‌کرده است.۱

خلاصه آنکه اتهام به غلوی که قمی‌‌‌ها، خراسانی‌‌‌ها و بغدادی‌‌‌ها در کتب رجالی مطرح کرده‌‌‌اند، می‌‌‌تواند به جای آنکه از پیوستن فرد متهم به جرگه غلاتی از قبیل ابوالخطاب ناشی شود، از محدودیت‌‌‌هایی نشئت گرفته باشد که متهم‌‌‌کنندگان به غلو برای شأن و مقام امامان علیهم السلام در نظر می‌‌‌گرفتند و هر کس را که پا از محدوده مد نظر ایشان فراتر می‌‌‌گذاشت، متهم به غلو می‌‌‌کردند؛ هرچند خود متهم به غلو یا حتی متهم‌‌‌کنندگان می‌‌‌دانستند که این متهمان پیوندی با اعتقاد و سلوک غالیان مطرود ندارند.

داوری کلامی بین متهم‌‌‌کنندگان به غلو و متهم‌‌‌شوندگان به غلو، بسته به اینکه چه تعریفی از غلو داشته باشیم، می‌‌‌تواند به یکی از دو گزینه منتهی شود: ۱. تبرئه متهمان به غلو از این اتهام و مقصر یا تنگ نظر دانستن متهم‌‌‌کنندگان در باب فضائل امامان علیهم السلام؛ ۲. تصدیق متهم‌‌‌کنندگان به غلو و غالی دانستن متهمان و قرار دادنشان در شمار افرادی نظیر ابوالخطاب که امامیه بر غالی بودنشان اتفاق نظر دارند. در میان عالمان متأخر امامی، محمدتقی مجلسی، علامه مجلسی، وحید بهبهانی و مامقانی را می‌‌‌توان قائل یا متمایل به دیدگاه نخست دانست؛۲ از باب نمونه، علامه مجلسی می‌‌‌گوید:

۰.برخی از متکلمان و محدثان در [متهم کردن به غلو] راه افراط را در پیش گرفته‌‌‌اند؛ چراکه ایشان قاصر از شناخت امامان و عاجز از درک حالات

1.. برای بحثی تفصیلی درباره مبنای نجاشی در تضعیف و نسبت دادن غلو به روات و نیز فهرست رواتی که وی به دلیل نقل روایات دارای مضامین بلند امام‌‌‌شناسانه متهم به غلو کرده است نک: سند، الإجتهاد و التقليد فی علم الرجال و أثره فی التراث العقائدی، ص۳۰۹- ۴۷۳.

2.. نک: سند، الإجتهاد و التقليد فی علم الرجال و أثره فی التراث العقائدی، ص۳۲۹-۳۳۵.


خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
192

شده، ظل پیامبر صلی الله علیه و الهو علی علیه السلامبداند، به «روح مقدس» و «روح امین» تفسیر می‌کند که پیش از انبیا آفریده شده‌‌‌اند.۱

وی همچنین پس از نقل روایاتی که از خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و الهسخن می‌‌‌گویند، تصریح می‌‌‌کند که ارواح امامان علیهم السلام و نیز مؤمنان همراه با روح آن حضرت آفریده شده‌‌‌اند.۲ روشن است که وی با این تفسیر هم نور را به روح تقلیل می‌‌‌دهد و هم اولین مخلوق بودن پیامبر صلی الله علیه و الهرا نفی می‌‌‌کند. همچنین وی برای روایتی که تعابیر بلندی نظیر علم اللّه، قلب اللّه و عین اللّه را درباره امیرالمؤمنین علیه السلام‏ به کار برده، معنای ساده‌‌‌ای را در نظر می‌‌‌گیرد که فاقد هر گونه دلالت بر جایگاه رفیع جهان‌‌‌شناختی یا وساطت فیض برای آن حضرت است.۳

بدین ترتیب می‌‌‌توان نتیجه گرفت که سیاست صدوق در قبال روایات مُشعِر بر امامت والامرتبه که از اختصاصات اهل‌البیت علیهم السلامسخن می‌گویند، تفسیر یا تأویل است به نحوی که امتیاز ذکر شده در آنها لااقل تا حدودی قابل تعمیم به عموم مؤمنان باشد. کاملاً محتمل است که شیخ صدوق این محدودنگری‌‌‌ها را از استاد خود، ابن‌‌‌ولید، و با واسطه از احمد بن‌‌‌محمد بن‌‌‌عیسی به ارث برده است. برخورد تند احمد بن‌‌‌محمد بن‌‌‌عیسی با تعدادی از متهمان به غلو می‌‌‌تواند از همین اختلاف در تفسیر روایات ناشی شده باشد، نه از صرف نقل آنها.

سومین خط متهم کننده به غلو را می‌‌‌توان خط رجالیان بغدادی دانست که برجسته‌‌‌ترین شخصیت آن نجاشی است. به نظر می‌‌‌رسد بسیاری از تضعیفاتی که نجاشی به دلیل اتهام به غلو متوجه روات کرده است از مبنای کلامی او درباره حدود مجاز فضیلت‌‌‌باوری برای اهل‌البیت علیهم السلامنشئت می‌‌‌گیرد. بر این اساس، وی رواتی را که

1.. شیخ صدوق، التوحید، ص۱۲۹.

2.. شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۴۸۳.

3.. شیخ صدوق، التوحید، ص۱۶۴.

  • نام منبع :
    خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    1398
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    انتشارات دارالحدیث
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 22379
صفحه از 319
پرینت  ارسال به