191
خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین

به نظر می‌‌‌رسد محمد بن‌‌‌مسعود، استاد کشی، نیز همین دیدگاه را داشته است. کشی از او نقل می‌‌‌کند که: «به بغداد رفتم تا ابویعقوب اسحاق بن‌‌‌محمد بصری را ببینم. او غالی بود و کتابی از مفضل را برای من آورد تا از آن نسخه بردارم. من دیدم که این کتاب مشتمل بر تفویض بود؛ پس از او نپذیرفتم».۱

خط دوم خط احمد بن‌‌‌محمد بن‌‌‌عیسی است که در زمان خود برخی از محدثان، نظیر سهل بن‌‌‌زیاد و ابوسمینه، را به اتهام غلو از قم اخراج کرد. این یک اقدام موردی نبود، بلکه رویه‌‌‌ای بود برای قمی‌‌‌ها در یک مقطع زمانی در برخورد با متهمان به غلو.۲ گزارش‌‌‌های موجود تصور روشنی از معیار غلو در اندیشه احمد بن‌‌‌محمد بن‌‌‌عیسی و همفکران وی در قم به ما نمی‌‌‌دهد؛ اما اگر همان‌‌‌طور که در ادامه خواهیم گفت، سعد بن‌‌‌عبداللّه، ابن‌‌‌ولید و شیخ صدوق را در سه طبقه متوالی وارثان فکری وی تلقی کنیم، می‌‌‌توانیم تصویر نسبتاً روشنی از حدود امام‌‌‌شناسی ایشان ترسیم و حدود مجاز فضیلت‌‌‌باوری برای امامان را تعیین کنیم. در این صورت می‌‌‌توانیم حدس بزنیم که سخت‌‌‌گیری‌‌‌های احمد بن‌‌‌محمد بن‌‌‌عیسی در مقام سرسلسله این خط حدیثی فکری، در قبال متهمان به غلو به سبب تخطی ایشان از این حدود بوده است.

در خصوص شیخ صدوق و استادش ابن‌‌‌ولید می‌‌‌توان از نشانه‌‌‌هایی سخن گفت دال بر اینکه امام‌‌‌شناسی ایشان تا حدودی حداقل‌‌‌‌گرایانه بوده است. دفاع شیخ صدوق، به تبع استادش ابن‌‌‌ولید، از سهو النبی صلی الله علیه و الهو تعبیر و تفسیرهایی که از احادیث می‌‌‌کند نشان از این حقیقت دارد؛ مثلاً شیخ صدوق پس از نقل روایتی که از طریق محمد بن‌‌‌سنان و ابوسمینه نقل شده مبنی بر اینکه خداوند دو ظل (ظلین) را پیش از مخلوقات دیگر آفرید، به جای آنکه این دو ظل را هماهنگ با روایات دیگری که خود نقل می‌‌‌کند و هماهنگ با مجموع روایاتی که از محمد بن‌‌‌سنان نقل

1.. كشی، رجال، ص۵۳۱.

2.. همان، ص۵۱۲.


خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
190

داستان مواجهه فضل با جریان مقابل در باب امام‌‌‌شناسی را نقل می‌‌‌کند. فضل هر گونه علم امام را که از غیر طریق وراثت حاصل شده باشد، انکار می‌‌‌کرده است.۱ در کتاب الایضاح، منسوب به فضل، نیز هر گونه اعتقاد به الهام به ائمه رد شده است.۲ موضع کشی در قبال نصر بن‌‌‌صباح، عالم رجالی خراسانی، نیز می‌‌‌تواند امتداد موضع‌‌‌گیری فضل تلقی شود.

کشی روایات متعددی را از نصر بن‌‌‌صباح در مدح سلمان، جابر بن‌‌‌یزید، مفضل بن‌‌‌عمر و محمد بن‌‌‌سنان نقل می‌‌‌کند که به نظر می‌‌‌رسد دست‌‌‌کم برخی از آنها به مذاق کشی خوش نمی‌‌‌آید؛ چراکه در ابتدای نقل یک روایت، به هنگام ذکر سند، هم راوی مستقیم، یعنی نصر بن‌‌‌صباح و هم راویان پیش از او، یعنی اسحاق بن‌‌‌محمد بصری، محمد بن‌‌‌حسن بن‌‌‌شمعون و محمد بن‌‌‌سنان را غالی معرفی می‌کند.۳ او همچنین بر یکی از روایات مدح مفضل تعلیق می‌‌‌زند و آن را راجع به زمانی می‌‌‌داند که وی هنوز خطابی نشده بود.۴

1.. کشی، رجال، ص۵۳۹. کشی توقیعی را از امام حسن عسکری علیه السلام گزارش می‌‌‌کند که در آن حضرت فضل را سرزنش کرده است. عالمان رجال این توقیع را با توجه به اشکالات سندی و متنی ساختگی دانسته‌‌‌اند (نک: مختاری، خورشید شرق در سده سوم؛ فضل بن‌‌‌شاذان نیشابوری، ص۱۳۹-۱۵۵). ساختگی بودن توقیع، اصل ماجرای اختلاف وی با دسته‌‌‌ای دیگر از شیعیان درباره امامت را نفی نمی‌‌‌کند. کشی داستان این اختلاف را از علی بن‌‌‌محمد بن‌‌‌قتیبه و او از عبداللّه بن‌‌‌حمدویه بیهقی نقل می‌‌‌کند. علی بن‌‌‌محمد بن‌‌‌قتیبه شاگرد فضل و مروج آثار او بوده و عبد اللّه بن‌‌‌حمدویه نیز یکی دیگر از شاگردان و روایان فضل بوده است (همان، ص۳۰۹). بنا براین، جعلی بودن توقیع مورد بحث در این گزارش، اصل گزارش را که حاکی از اختلاف فضل با گروهی از شیعیان درباره امامت و دیگر موضوعات اعتقادی است، نفی نمی‌‌‌کند.

2.. فضل بن‌شاذان، الإيضاح، ص۴۶۰-۴۶۱. درباره دسته‌‌‌بندی دیدگاه‌‌‌های اصحاب امامان درباره علم امام نک: رضایی و صفری فروشانی، «تبیین معنایی اصطلاح علمای ابرار با تأکید بر جریانات فکری اصحاب ائمه»، ص۶۳-۷۸.

3.. كشی، رجال، ص۱۸، ۳۲۲.

4.. همان، ص۳۲۳.

  • نام منبع :
    خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    1398
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    انتشارات دارالحدیث
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 22508
صفحه از 319
پرینت  ارسال به