189
خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین

در اینجا مطرح می‌‌‌شود این است که آیا این گروه در نظر عموم شیعیان متهم به غلو بودند یا فقط گروه یا جریانی خاص دست‌اندرکار این اتهام‌‌‌زنی بوده‌‌‌اند. روشن است که هر کدام از دو فرض دلالت‌‌‌های متفاوتی در تعیین جناح‌‌‌بندی‌‌‌های فکری اصحاب امامان دارد. در پاسخ به سؤال فوق به نظر می‌‌‌رسد که بخش مهمی از مخالفت با متهمان به غلو به سه خط یا جریان حدیثی - کلامی برمی‌‌‌گردد:

نخستین خط دست‌اندرکار مبارزه با متهمان به غلو خط پیروان گرایش کلامی هشام و یونس در خراسان است؛ یعنی فضل بن‌‌‌شاذان۱ و شاگرد باواسطه‌‌‌اش محمد بن‌‌‌عمر کشی و نیز محمد بن‌‌‌مسعود عیاشی.۲

در رجال کشی موارد فراوانی از اتهام‌‌‌زنی‌‌‌های فضل به متهمان به غلو را می‌‌‌توان یافت. گرچه روش فضل در مواجهه با افرادی نظیر ابوسمینه و محمد بن‌‌‌سنان۳ این نیست که مستقیماً متهم به غلو کند، بلکه همان شیوه‌‌‌ای را اتخاذ می‌‌‌کند که در قبال غالیان رسمی اتخاذ کرده است؛ یعنی آنان را به‌‌‌تنهایی یا در کنار غالیان رسمی، همچون ابوالخطاب، به کذب متهم می‌‌‌کند.۴ کاملاً محتمل است که این اتهام‌‌‌زنی‌‌‌ها از محدودنگری وی در باب امام‌‌‌شناسی نشئت گرفته باشد. کشی

1.درباره مشرب فضل بن‌‌‌شاذان در تضعیفات رجالی نک: سند، الإجتهاد و التقليد فی علم الرجال و أثره فی التراث العقائدی، ص۹۷.

2.. درباره خط فکری هشام نک: رضایی، «امتداد جریان فکری هشام بن‌‌‌حکم تا شکل‌‌‌گیری مدرسه کلامی بغداد»، ص۹۱-۱۱۰.

3.. دشوار بتوان گزارش‌‌‌های مندرج در رجال کشی درباره متهم شدن محمد بن‌‌‌سنان به کذب از سوی فضل بن‌‌‌شاذان را موضع نهایی یا عملی فضل در قبال محمد بن‌‌‌سنان دانست. در منابع روایی احادیث متعددی وجود دارد که فضل بن‌‌‌شاذان آنها را از محمد بن‌‌‌سنان نقل کرده است. از گزارش‌‌‌های کشی حداکثر می‌‌‌توان نتیجه گرفت که فضل بن‌‌‌شاذان نقل احادیث محمد بن‌‌‌سنان را محدود کرده بود، نه آنکه به طور کلی مخالف نقل آنها بوده باشد. کشی گزارش می‌‌‌کند که فضل بن‌‌‌شاذان به شاگردان خود اجازه داده بود که بعد از درگذشتش احادیثی را که از محمد بن‌‌‌سنان نقل کرده برای دیگران نقل کنند (کشی، رجال، ص۵۰۷).

4.. کشی، رجال، ص۵۲۰، ۵۲۱، ۵۲۳، ۵۴۶.


خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
188

تقدم این خلقت را نیز مطرح می‌‌‌کنند، خواه به نحو تقدم زمانی (پیش از خلقت عالم یا آدم)، خواه به نحو تقدم رتبه یا مکانت (خلقت و استقرار در عرش). این روایات را احادیث خلقت نوری خاص پیشین می‌‌‌نامیم.۱

به این سه دسته از روایات می‌‌‌توان دسته چهارمی را افزود که اگرچه به خلقت اهل‌البیت علیهم السلاماز نور یا همچون نور دلالت ندارند، با ادبیاتی که دسته سوم را تداعی می‌‌‌کند، پیامبر صلی الله علیه و الهو اهل‌البیت علیهم السلامرا نخستین مخلوق معرفی می‌‌‌کنند.۲ این دسته را در این نوشتار اصطلاحاً احادیث نخستین مخلوق می‌‌‌نامیم. احادیث نخستین مخلوق، با توجه به تفصیلی که در آنها وارد شده، از حیث اهمیت و والا بودن مضمون، دست کمی از احادیث دسته سوم ندارند، به طوری‌‌‌که اگر قرار باشد باور به مضمون دسته سوم در معرض اتهام غلو باشد، باور به مضمون این دسته نیز در معرض همان اتهام خواهد بود؛ اما دو دسته اول و دوم از احادیث که مضمون رقیق‌‌‌تری دارند، قاعدتاً باید کمتر از دو دسته بعد در معرض اتهام به غلو باشند.

متهمان به غلو و متهم‌‌‌کنندگان به غلو

پیش‌‌‌تر گفتیم که گروهی از امامیان به‌‌‌رغم آنکه در صف غلات رسمی نبودند، به غلو متهم می‌‌‌شدند. در ادامه در نظر داریم که علاوه بر دیگر راویان، موضع این متهمان به غلو را درباره خلقت نوری اهل‌البیت علیهم السلامبررسی و بازگو کنیم. سؤالی که

1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۴، ۴۴۰، ۴۴۲، ۵۳۱؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۶، ۱۳۵، ۱۷۴، ۱۸۰، ۲۰۹؛ همان،ج۲، ص۳۱۳؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۷۴؛ همان، ج۲، ص ۳۳۶، ۶۶۹؛ شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۴۸۲؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۳۹۶؛ خزاز رازی، كفاية الأثر فی النصّ على الأئمة الإثنی عشر، ص۷۰.

2.. از باب نمونه نک: کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۱، حدیث ۵ و ۷.

  • نام منبع :
    خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    1398
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    انتشارات دارالحدیث
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19997
صفحه از 319
پرینت  ارسال به