اگر بحث را از علم پیشین اهلالبیت علیهم السلامدر مقام خلقت نوریشان به علم ایشان در عوالم بعدی گسترش دهیم، میتوانیم شواهد متعددی بر علم ایشان در عوالم بعدی بیابیم. دستهای از روایات به صورت گویا از علم پیشین اهلالبیت علیهم السلامدر عالم ارواح سخن گفتهاند. روایتی در کتاب کافی حاکی از آن است که ارواح شیعیان قبلاً به پیامبر صلی الله علیه و الهو امامان علیهم السلام معرفی شدهاند.۱ در بصائر الدرجات ذیل عنوان «باب فی أمیرالمؤمنین أنه عرف ما رأی فی المیثاق و غیره»، هشت حدیث آمده درباره اینکه امیرالمؤمنین علیه السلامادعای فردی که مدعی بوده آن حضرت را دوست دارد را رد کردند؛ چراکه روح او در میان ارواح شیعیانی که قبلاً به ایشان معرفی شده بودند، نبوده است.۲
روایاتی هم از علم پیشین اهلالبیت علیهم السلامدر اظله و ذرّ، که ظاهراً عوالمی متفاوت با یکدیگرند، سخن میگویند. در برخی از روایات آمده است که خداوند امت پیامبر صلی الله علیه و الهرا در حالی که اظله بودند، بر آن حضرت عرضه کرد.۳ در بصائر الدرجات بابی با عنوان «باب فی رسول اللّه أنه عرف ما رأی فی الأظلة والذرّ و غیره»۴ وجود دارد که نشان میدهد بر حسب برداشت نویسنده بصائر از روایات، پیامبر صلی الله علیه و الهدر چند مرحله، از جمله اظله و ذرّ از احوال امت خود اطلاع یافته است. همانطور که در بالا گفتیم، اظلهای که در این روایات برای عموم انسانها ذکر شده، غیر از عالم اظله نوری است که به اهلالبیت علیهم السلاماختصاص داشته است.
صرف نظر از علم پیشین، روایات فراوانی از علم کنونی اهلالبیت علیهم السلامبه اعمال و اوضاع انسانها سخن گفتهاند.۵ برخی از این روایات دلالت دارند که ایشان علاوه
1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۳۸.
2.. صفار، بصائر الدرجات، ص۸۷-۸۹.
3.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۳۷؛ برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۳۵.
4.. صفار، بصائر الدرجات، ص۸۳.
5.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱۹؛ صفار، بصائر الدرجات، ص۴۲۴-۴۴۳؛ عیاشی، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۵۵؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۹۱؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۴۰۹.