اختلاف ورزیدند» (إن اللّه تبارک و تعالی أخذ میثاق العباد و هم أظلة قبل المیلاد فما تعارف من الأرواح ائتلف و ما تناکر منها اختلف).۱ به نظر میرسد «فاء» در «فما تعارف» به نوعی قضیه دوم (تعارف و اختلاف ارواح) را با قضیه اول (اخذ میثاق از اظله) و در نتیجه واژه «اظله» را با واژه «ارواح» مرتبط کرده، اما چند و چون این ارتباط را روشن نکرده است.
روایت دیگر با ذکر «الْأَرْوَاحِ أَنَّهَا جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا ائْتَلَفَ وَ مَا تَنَاکرَ مِنْهَا اخْتَلَفَ» تأکید میکند که خداوند از انسانها، در حالی که اظله بودند، پیش از ولادت، پیمان گرفت و این همان مضمون آیه (وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّک مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ)۲ است.۳ مرتبطکردن اخذ پیمان از اظله با آیه فوق، که در این روایت صورت پذیرفته، پرسشبرانگیز است؛ چراکه روایات دیگر این آیه را با پیمان عالم ذرّ مرتبط کردهاند.۴
نکته دیگر آنکه در برخی از روایات۵ عموم امت پیامبر صلی الله علیه و الهدر عالم یا عوالم پیشین، موجوداتی ظلی معرفی شدهاند، در حالیکه، همانطور که دیدیم، در برخی از روایات ظل یا ظل النور، وصف یا امتیاز اختصاصی اهلالبیت علیهم السلامدر عوالم
1.. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۸۴.
2.. سوره اعراف، آیه ۱۷۲.
3.. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۸۴-۸۵.
4.. عالم ذرّ، همانگونه که محمدامین استرآبادی، علامه مجلسی و ملاصالح مازندرانی متذکر شدهاند، غیر از عالم اظله است (استرآبادی، الحاشیة علی اصول الکافی، ص۱۷۷؛ علامه مجلسی، مرآت العقول، ج۵، ص۱۶۲؛ مازندرانی، شرح الکافی، ج۸، ص۲۷). در هر حال، اگر نتوانیم این دو روایت را از حیث مضمون با روایات دیگر سازگار کنیم میتوانیم آن را به دلیل ضعف سند کنار بگذاریم؛ چراکه در سند هر دو روایت فردی مجهول به نام حبیب (بنبشر) آمده که در کل آثار صدوق فقط همین دو روایت قریبالمضمون را نقل کرده و در کافی نیز فقط یک حدیث نقل کرده است (کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۱۷). تنها گزارشی که درباره وی در کتب رجالی وجود دارد نیز این است که از اصحاب امام صادق علیه السلامبوده است (برقی، رجال، ص۴۱؛ شیخ طوسی، رجال، ص۱۹۶).
5.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۳۸.