اعتبار آنها چون و چرا شده است، از حیطه تحقیق حاضر بیروناند.۱
در این فصل و در دیگر فصول، بحث از اهلالبیت علیهم السلام بحث از همه چهارده معصوم است. در مقام بحث از روایات خلقت نوری نیز هر گاه در روایتی، حکمی به یکی از اهلالبیت علیهم السلام نسبت داده شده باشد، آن را به کل اهلالبیت علیهم السلام نسبت خواهیم داد، مگر آنکه خود روایت مصداقی از اهلالبیت علیهم السلام را جدا کرده و صراحتاً یا ضمناً وصف یا حکمی را مختص او دانسته باشد. در خلال بحث و با عرضه تعداد بیشتر روایات خواهیم دید که تعمیم مضامین هر روایت خلقت نوری به همه معصومان علیهم السلام به پشتوانه مجموع روایات خلقت نوری که این مضمون را درباره همه چهارده معصوم صادق میدانند، صورت گرفته است، حتی اگر آن روایت از خصوص برخی از ایشان سخن گفته باشد؛ با این حال، همانطور که خواهیم دید، افراد اهلالبیت علیهم السلام از حیث تقدم و تأخر خلقت نوری با یکدیگر تفاوت دارند.
روایات خلقت نوری، که در ادامه مضمونشان را گزارش میکنیم، در عین اشتراک در مضمون کانونی، درباره برخی جزئیات با یکدیگر اختلاف دارند. این قبیل اختلافات لزوماً شاهدی بر بیاعتباری یا جعلیبودن این روایات نیست. اصولاً همه گزارشهایی که از اقوال و افعال گذشته صورت گرفته، در عین اشتراک در کلیات، در جزئیات تفاوت یا تقابل دارند. گذشته از دههها و سدههای دور، حتی گزارشهایی که از اقوال و افعال معاصران حاضر صورت میگیرد، معمولاً بر یکدیگر انطباق کامل ندارند. این قبیل اختلافات که میتواند از عوامل متعدد - از تفاوت منظر گزارشگر گرفته تا خطای حافظه و نگارش - نشئت بگیرد، لازمه جداییناپذیر گزارشهای انسانی است. همچنین کاملاً محتمل است بسیاری از آنچه در نظر بدوی اختلاف مینماید، از فهم نادرست از این احادیث نشئت یافته باشد. در هر حال، مجموع گزارشهای مختلف از یک موضوع ما را به حقیقیبودن