147
خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین

می‌‌‌برد، تفسیر فرات کوفی (زنده در ۳۰۷) است. طبق حدیثی در این کتاب پیامبر صلی الله علیه و الهاز زبان ملائکه چنین بیان می‌‌‌دارد:

۰.ثُمَّ خَلَقَ‏ الْمَلَائِكَةَ مِنْ بَدْوِ مَا أَرَادَ مِنْ أَنْوَارٍ شَتَّى وَ كُنَّا نَمُرُّ بِكُمْ وَ أَنْتُمْ تُسَبِّحُونَ وَ تُحَمِّدُونَ وَ تُهَلِّلُونَ وَ تُكَبِّرُونَ وَ تُمَجِّدُونَ وَ تُقَدِّسُونَ فَنُسَبِّحُ وَ نُقَدِّسُ وَ نُمَجِّدُ وَ نُكَبِّرُ وَ نُهَلِّلُ‏ بِتَسْبِيحِكُمْ وَ تَحْمِيدِكُمْ وَ تَهْلِيلِكُمْ وَ تَكْبِيرِکُمْ وَ تَقْدِيسِكُمْ وَ تَمْجِيدِكُمْ‏.۱

در سند این حدیث بعد از فرات، جعفر بن‌‌‌محمد بن‌‌‌سعید الاحمسی قرار دارد. دیگر رجال حدیث تا اباذر حذف شده‌‌‌اند و به جای آن تعبیر «معنعنا» آمده است. در هر حال با توجه به اینکه جعفر احمسی شیخ فرات کوفی بوده و فرات در کتابش حدود ۲۰ حدیث از او نقل کرده است،۲ می‌‌‌توانیم وجود این مضمون را دست‌‌‌کم تا نیمه دوم قرن سوم ره‌‌‌گیری کنیم؛ گرچه شاهدی بر اینکه او این حدیث را از یک اثر مکتوب نقل کرده باشد، نداریم.

قدیمی‌‌‌ترین اثر امامی که تسبیح ملائکه را ملهم از تسبیح اهل‌البیت علیهم السلاممی‌‌‌داند، کتاب سلیم بن‌‌‌قیس است. در این کتاب آمده است: «أَلَا وَ إِنِّي وَ اهل بَيْتِي كُنَّا نُوراً نَسْعَى بَيْنَ يَدَيِ اللّه قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللّه آدَمَ بِأَلْفَيْ عَامٍ وَ كَانَ ذَلِكَ النُّورُ إِذَا سَبَّحَ‏ سَبَّحَتِ‏ الْمَلَائِكَةُ لِتَسْبِيحِه».۳ در صورت صحت انتساب نسخه‌‌‌های کنونی، حتی اگر نویسنده کتاب سلیم را، راوی آن یعنی ابان بن‌‌‌ابی‌‌‌عیاش بدانیم،۴ نه خود سلیم، می‌‌‌توانیم بگوییم که این عقیده در همان اوایل قرن دوم در میان شیعیان مطرح بوده است.

آنچه احتمال جعل این روایات از سوی غلات را تضعیف و در نتیجه احتمال

1.. فرات بن‌ابراهیم، تفسير فرات الكوفی، ص۳۷۲.

2.. همان، ص۲۹.

3.. سلیم، کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۸۵۶.

4.. ابن‌‌‌غضائری، رجال، ص۳۶.


خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
146

فَبِنَا اهْتَدَوْا إِلَى مَعْرِفَةِ تَوْحِيدِ اللّه وَ تَسْبِيحِهِ وَ تَهْلِيلِهِ وَ تَحْمِيدِهِ وَ تَمْجِيدِهِ ».

سندی که خزاز برای حدیث خود ذکر می‌‌‌کند، چنین است:

أَبُوعَبْدِاللّه أَحْمَدُ بْنُ‌‌‌[أَبِي‌‌‌عَبْدِاللّه أَحْمَدُ‌‌‌بْنُ‏] مُحَمَّدِ بْنِ‌‌‌عُبَيْدِاللّه > أَبُوطَالِبٍ عُبَيْدُ بْنُ‌‌‌أَحْمَدَ بْنِ‌‌‌يَعْقُوبَ بْنِ‌‌‌نَصْرٍ الْأَنْبَارِيُّ > أَحْمَدُ بْنُ‌‌‌مُحَمَّدِ بْنِ‌‌‌مَسْرُوقٍ > عَبْدُاللّه بْنُ‌‌‌شَبِيبٍ > مُحَمَّدُ بْنُ‌‌‌زِيَادٍ الْهَاشِمِيُّ > سُفْيَانُ بْنُ‌‌‌عُتْبَةَ > عِمْرَانُ بْنُ‌‌‌دَاوُدَ > مُحَمَّدُ بْنُ‌‌‌الْحَنَفِيَّةِ > امیرالمؤمنین علیه السلام.

غیر از محمد بن‌‌‌الحنفیه، تنها راویی‌‌‌ای که در این سند شناسایی شد، راوی دوم از آخر، یعنی ابوطالب عبید بن‌‌‌احمد بن‌‌‌یعقوب بن‌‌‌نصر الانباری است که به احتمال قوی همان عبداللّه بن‌‌‌ابی‌‌‌زید الانباری (متوفای ۳۵۶) باشد. محقق خویی با نقل توثیق نجاشی و تضعیف شیخ طوسی درباره وی، از حکم به وثاقت او خودداری کرده است.۱ نجاشی در عین توثیق وی گفته که امامیه بغداد او را متهم به ارتفاع می‌‌‌کردند.۲ وی دارای کتب متعددی بوده است و از اسامی کتب وی، نظیر كتاب طرق حديث الغدير،كتاب طرق حديث الراية،كتاب طرق حديث أنت مني بمنزلة هارون من موسى و كتاب التفضيل۳ می‌‌‌توان دریافت که فردی دانشمند و مطلع بوده است.

حسین بن‌‌‌حمدان خصیبی (متوفای ۳۳۴ یا ۳۴۶) نیز حدیثی دال بر ملهم بودن تسبیح ملائکه از تسبیح اهل‌البیت علیهم السلام نقل کرده است: «فَسَبَّحَتِ‏ الْمَلَائِكَةُ بِتَسْبِيحِنَا وَ لَمْ نَكُنْ نُسَبِّحُ».۴

منبع دیگری که ما را در مقام ره‌‌‌گیری قهقرایی این حدیث چند دهه عقب

1.. خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۹۲.

2.. نجاشی، رجال، ص۲۳۳.

3.. همان.

4.. خصیبی، الهداية الكبرى، ص۲۴۰.

  • نام منبع :
    خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    1398
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    انتشارات دارالحدیث
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20139
صفحه از 319
پرینت  ارسال به