127
خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین

منبع: شیخ صدوق، خصال، ج۱، ص ۳۱.

سند: مُحَمَّدُ بْنُ‌‌‌عُمَرَ الْحَافِظُ الْبَغْدَادِيُّ > أَبُومُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ‌‌‌عَبْدِاللّه الرَّازِيُّ > أَبِي > سَيِّدِي عَلِيُّ بْنُ‌‌‌مُوسَى الرِّضَا علیه السلام > مُوسَى بْنُ‌‌‌جَعْفَرٍ علیه السلام > جَعْفَرُ بْنُ‌‌‌مُحَمَّدٍ علیه السلام > مُحَمَّدُ بْنُ‌‌‌عَلِيٍّ علیه السلام > عَلِيُّ بْنُ‌‌‌الْحُسَيْنِ علیه السلام > الْحُسَيْنُ علیه السلام > الْحَسَنُ بْنُ‌‌‌عَلِيٍّ علیه السلام > عَلِيُّ بْنُ‌‌‌أَبِي‌‌‌طَالِبٍ علیه السلام > رَسُولُ اللّه صلی الله علیه و اله.

صدوق این حدیث را با دو سند از امام رضا علیه السلامنقل کرده است: یکی در خصال، یعنی همین سند بالا و دوم در عیون اخبار الرضا که چنین است:۱

۰.مُحَمَّدُ بْنُ‌‌‌عُمَرَ الْحَافِظُ الْبَغْدَادِيُّ > أَبُومُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ‌‌‌عَبْدِاللّه الرَّازِيُّ > عَلِيُّ بْنُ‌‌‌مُوسَى الرِّضَا علیه السلام.

بدین ترتیب در سند دوم ابومحمد الحسن بن‌‌‌عبداللّه الرازی بدون واسطه پدرش و مستقیم از امام رضا علیه السلامنقل می‌‌‌کند. در ادامه بحث می‌‌‌کنیم که این دو سند در واقع یک سند هستند و صدوق در واقع یک روایت را در دو جا نقل کرده است.

راوی اول: محمد بن‌‌‌عمر جعابی

راوی اول۲ محمد بن‌‌‌عمر حافظ بغدادی (۲۸۴- ۳۵۵ ق) معروف به جعابی است که طبق گفته نجاشی، از حافظان حدیث و بزرگان اهل علم بوده است.۳ وی از

1.. شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا، ج‏۲، ص۵۸.

2.. مقصود از راوی اول در اینجا کسی است که مؤلف کتاب حدیث را مستقیم از او دریافت کرده است و به همین ترتیب تا برسد به کسی که مستقیم از امام علیه السلام نقل می‌‌‌کند که بر اساس این چینش راوی آخر محسوب می‌‌‌شود. در بررسی سند می‌‌‌توان از هر دو سو آغاز کرد، اما شاید شروع از مبدأ نویسنده کتاب بهتر باشد؛ چراکه غالباً اطلاعات ما از روات متأخر در زمان بیشتر از روات متقدم در زمان است.

3.. نجاشی، رجال، ص۳۹۴.


خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
126

تاریخی و کلامی دیگر احادیث می‌‌‌توانند برخی از جزئیات تاریخی و حتی کلامی را روشن کنند. در اینجا تلاش می‌‌‌کنیم با بررسی سند و محتوای فقط دو حدیث اصطلاحاً ضعیف نشان دهیم که هم اسناد آنها حامل اطلاعات تاریخی ارزشمندی است و هم محتوایشان با توجه به تقویت متقابل با احادیث دیگر غیر قابل رد است.

در بررسی سندی این دو حدیث هم رجال سند و هم منابع قدیمی‌‌‌تر حدیث را بررسی کرده‌‌‌ایم. در بررسی مضمونی این دو حدیث نیز مضمون آنها را با دیگر روایات منقول از دیگر امامان مقایسه کرده و میزان همنوایی یا سازگاری آنها را سنجیده‌‌‌ایم. پیش‌‌‌فرض این سنجش محتوایی، همان‌‌‌طور که پیش‌‌‌تر اشاره شد، آن است که احادیث نسبتی شبکه‌‌‌وار با یکدیگر دارند و توجه به شبکه ارتباطات معنایی بین احادیث راجع به هر موضوع می‌‌‌تواند از قرائن تقویت‌‌‌کننده یا تضعیف‌‌‌کننده احتمال صدور باشد؛ به طوری‌‌‌که روایت ضعیف السند در صورت همخوانی مضمونی با مجموع روایات باب و احیاناً پر کردن یک جای خالی در نظام محتوایی که از دل آنها بر‌‌‌می‌‌‌آید، کسب اعتبار می‌‌‌کند و همچنین روایت صحیح السند، در صورت ناهمخوانی با نظام محتوایی که از دل مجموع روایات باب برمی‌‌‌آید، عملاً اعتبار خود را از دست می‌‌‌دهد.

در خصوص برخی از مضامین حساس مطرح‌‌‌شده در حدیث دوم تلاش داشته‌‌‌ایم که تاریخ گزارش یا اعتقاد بدان به صورت قهقرایی ره‌‌‌گیری شود؛ چراکه قدمت تاریخی یک باور نیز می‌‌‌تواند تأییدی بر قدمت احادیث متضمن آن باور باشد و احتمال صحت آن احادیث را بالا ببرد.

حدیث اول

متن: «خُلِقْتُ أَنَا وَ عَلِيٌّ مِنْ نُورٍ وَاحِدٍ».۱

1.. شیخ صدوق، الخصال، ج۱، ص ۳۱؛ شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا، ج‏۲، ص۵۸

  • نام منبع :
    خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    1398
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    انتشارات دارالحدیث
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20017
صفحه از 319
پرینت  ارسال به