111
خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین

بر ماسوی سخن می‌‌‌گویند؛ به تعبیر دیگر، مضمون «اول ما خلق اللّه بودن» حلقه مشترکی است که این روایات را با روایات خلقت نوری پیوند می‌‌‌زند و به تأیید متقابل این دو دسته از روایات می‌انجامد. پنج حدیث از این احادیث را می‌‌‌آوریم.

حدیث یکم

متن: ‏«الْحُجَّةُ قَبْلَ‏ الْخَلْقِ‏ وَ مَعَ الْخَلْقِ وَ بَعْدَ الْخَلْقِ».

منبع: كليني، الكافی، ج‏۱، ص ۱۷۷.

سند: مُحَمَّدُ بْنُ‌‌‌يَحْيَى > أَحْمَدَ بْنِ‌‌‌مُحَمَّدٍ > الْبَرْقِيِّ > خَلَفِ بْنِ‌‌‌حَمَّادٍ > أَبَانِ بْنِ‌‌‌تَغْلِبَ > أَبُوعَبْدِاللّه علیه السلام.۱

حدیث دوم

متن: «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِاللّه علیه السلامكَيْفَ كُنْتُمْ حَيْثُ كُنْتُمْ فِي الْأَظِلَّةِ، فَقَالَ يَا مُفَضَّلُ كُنَّا عِنْدَ رَبِّنَا لَيْسَ عِنْدَهُ أَحَدٌ غَيْرُنَا فِي ظُلَّةٍ خَضْرَاءَ نُسَبِّحُهُ وَ نُقَدِّسُهُ وَ نُهَلِّلُهُ وَ نُمَجِّدُهُ وَ مَا مِنْ مَلَكٍ مُقَرَّبٍ وَ لَا ذِي رُوحٍ غَيْرُنَا حَتَّى بَدَا لَهُ فِي خَلْقِ الْأَشْيَاءِ فَخَلَقَ مَا شَاءَ كَيْفَ شَاءَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ غَيْرِهِمْ ثُمَّ أَنْهَى عِلْمَ ذَلِكَ إِلَيْنَا».

منبع: کلینی، الکافی، ج۱، ص ۴۴۱.

سند: عَلِيُّ بْنُ‌‌‌مُحَمَّدٍ علان الکلینی>سَهْلِ بْنِ‌‌‌زِيَادٍ > مُحَمَّدِ بْنِ‌‌‌عَلِيِّ بْنِ‌‌‌إِبْرَاهِيمَ (ابوسمینه > عَلِيِّ بْنِ‌‌‌حَمَّادٍ > الْمُفَضَّلِ > ابی‌‌‌عبداللّه جعفر الصادق علیه السلام.۲

1.. تمام روات واقع در سند این حدیث دارای توثیق‌‌‌اند و سند این حدیث صحیح است.

2.. از رجال واقع در سند این حدیث، علی بن‌‌‌محمد علان کلینی را نجاشی ثقه دانسته است (نجاشی، رجال، ص۲۶۰). درباره وثاقت و عدم وثاقت سهل بن‌‌‌زیاد بین رجال‌‌‌شناسان اختلاف نظر وجود دارد. درباره اعتمادپذیر بودن ابوسمینه، قبلاً در ذیل حدیث شماره ۱۲ از احادیث خلقت نوری، بحث شد. آیت‌‌‌اللّه خویی، علی بن‌‌‌حماد منقری را راوی روایات کتاب کافی دانسته و او را ثقه معرفی کرده است و در مقابل، علی بن‌‌‌حماد ازدی را کسی دانسته که کشی به نقل از محمد بن‌‌‌مسعود او را متهم و راوی کتاب الاظله دانسته است (خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۴۲۷-۴۲۸). تاجایی که نگارنده بررسی کرد، کشی غیر از علی بن‌‌‌حماد ازدی کسی را ذکر نکرده است. از طرفی تنها کسی که از علی بن‌‌‌حماد منقری یاد کرده، شیخ طوسی در رجال است (شیخ طوسی، رجال، ص۲۴۷) که او را جزو اصحاب امام صادق علیه السلامدانسته است. وجه اینکه آیت‌‌‌اللّه خویی علی بن‌‌‌حماد در کتاب کافی و کامل الزیارات را همان منقری دانسته است، نه ازدی، معلوم نیست. گذشته از فقدان شاهد تاریخی، محتوای روایات وی متضمن گونه‌‌‌ای امام‌‌‌شناسی والامرتبه است که می‌‌‌تواند او را در معرض اتهام غلو قرار داده باشد. همچنین برخی از کسانی که وی از ایشان روایت کرد، از قبیل عمرو بن‌‌‌شمر و مفضل، و کسانی که از وی روایت کرده‌‌‌اند، از قبیل علی بن‌‌‌عباس و ابوسمینه، از افراد متهم به غلوند. بر این اساس، حتی در صورت پذیرش وجود دو فرد به نام علی بن‌‌‌حماد، به احتمال قریب به‌‌‌یقین علی بن‌‌‌حماد که در سند این روایت واقع شده، همان ازدی است که متهم به غلو بوده است. همان‌‌‌طور که گفته شد، اتهام به غلو به‌‌‌تنهایی دلیلی بر غالی بودن راوی نیست، به‌‌‌ویژه آنکه کشی به نقل از محمد بن‌‌‌مسعود، علی بن‌‌‌حماد را متهم دانسته است، نه «غالی»؛ یعنی محمد بن‌‌‌مسعود نیز درباره او داوری نکرده، بلکه فقط گزارش کرده که برخی او را متهم به غلو کرده‌‌‌اند. در هر صورت، چه علی بن‌‌‌حماد را یکی بدانیم یا دو نفر، همان‌‌‌طور که آیت‌‌‌اللّه خویی متذکر شده‌‌‌اند، علی بن‌‌‌حماد واقع در سند روایات کافی فرد ثقه‌‌‌ای بوده است. در ذیل حدیث شماره ۸ از احادیث خلقت نوری اعتمادپذیری مفضل را بیان کردیم. بدین ترتیب، اگر با توجه اعتماد و کثرت نقل بزرگانی همچون علی بن‌‌‌محمد علان کلینی از سهل بن‌‌‌زیاد، این راوی را هم اعتمادپذیر بدانیم، این روایت معتبر خواهد بود.


خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
110

باقی‌‌‌مانده عبارت‌‌‌اند از:

علی بن‌‌‌الحسین بن‌‌‌بابویه (شماره ۶، ۱۴ و ۲۹)؛

الحسین بن‌‌‌عبیداللّه غضائری (شماره ۸)؛

الحسین بن‌‌‌احمد بن‌‌‌ادریس (شماره ۱۷)؛

روشن است که هر سه راوی از بزرگان روات‌‌‌اند. پنج روایتی که این بزرگان در طبقه هفتم اسنادشان قرار دارند، در طبقه هشتم به مؤلفان کتاب می‌‌‌رسند.

گفتنی است کم شدن تدریجی تعداد روات در طبقات پایین‌‌‌تر، آسیبی به تواتر مجموع روایات نمی‌‌‌رساند؛ چراکه این کمینگی از اندک بودن تعداد روایاتی ناشی می‌‌‌شود که در اسناد آنها وسایط فراوانی بین معصوم و مؤلف قرار دارند. روشن است که هر چه تعداد واسطه‌‌‌ها کمتر باشد، اعتبار روایت بیشتر است. از این رو، در مقام محاسبه، تواتر همه روایات محاسبه می‌‌‌شود، نه فقط روایات دارای طبقات وسایط بیشتر که طبعاً تعداد افراد هر طبقه در آنها کمتر از کل روایات خواهد بود. بدین ترتیب، از آنجا که عرفاً احتمال هماهنگی اعضای هر طبقه بر جعل حدیث منتفی است، می‌‌‌توان مضمون اصلی منقول از ایشان را واجد معیار تواتر دانست.

علاوه بر تواتر که می‌‌‌تواند معیار مستقلی برای اعتبار سنجی روایات باشد، آنچه اعتبار این احادیث را تقویت می‌‌‌کند، وجود روایات صحیح و موثق در میان آنها است؛ یعنی روایاتی که تک‌‌‌تک افراد زنجیره سندشان قابل اعتمادند، نظیر روایات شماره ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۱، ۱۲، ۱۶ و ۱۷.

احادیث اولین مخلوق بودن اهل‌البیت علیهم السلامدر منابع معتبر حدیثی

در منابع حدیثی معتبر، روایات دیگری نیز وجود دارند که بدون اشتمال بر کلیدواژگانی نظیر نور، اشباح نور، و ظل النور از تقدم خلقت اهل‌البیت علیهم السلام

  • نام منبع :
    خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل البیت علیهم السلام در اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    1398
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    انتشارات دارالحدیث
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20001
صفحه از 319
پرینت  ارسال به