در این جا بروز این صفت نفسانی نیز در ملاحظهٔ اجتماع و وجود شخصی دیگر قابل تصوّر است و در زمرهٔ بیماریهای روانیای است که انسان را به انحراف میکشانَد. در کلامی که از حضرت امیر مؤمنان در مورد حسد ذکر شد، انحراف قابیل با تکبّر وی آغاز شد و با حسادت، به دشمنی گرایید.۱ همچنین ایشان در هشدار نسبت به این صفت و لزوم احتراز انسانها از آلوده شدن بدان میفرماید:
فَاللّٰهَ ا للّٰهَ فی کِبرِ الحَمِیةِ وَ فَخرِ الجاهِلیةِ، فَإنَّهُ مَلاقِحُ الشَّنَآنِ، وَ مَنافِخُ الشَّیطانِ، ألَّتی خَدَعَ بِها الاُمَمَ الماضِیةِ، وَ القُروُنَ الخالِیةَ، حَتّی أعنَقُوا فی حَنادِسِ جَهالَتِهِ، وَ مَهاوی ضَلالَتِهِ، ذُلُلاً عَن سِیاقِهِ، سُلُساً فی قِیادِهِ. أمراً تَشابَهَتِ القُلُوبُ فیه و تَتابَعَتِ القُرُونُ عَلَیهِ وَ کِبراً تَضایقَتِ الصُّدوُرُ بِهِ.۲
خدا را! خدا را! بپرهیزید از بزرگی فروختن از روی حمیّت، و نازیدن به روش جاهلیت؛ که حمیّت، زادگاه کینه است و شیطان را دمدمه جای [دیرینه]، که بدان امتهای پیشین را فریفت، تا آن جا که در تاریکیهای جهالت فرو رفتند و در پرتگاه هلاکت، سقوط کردند و به آسانی به همان جایی که شیطان میخواست، کشانده شدند. خودپسندی، چیزی است که قلبها در داشتن آنها با هم شبیهاند و قرنها پی در پی بر این وضع گذشتهاند. در دل افراد به قدری است که سینهها از آن به تنگی گراییدهاند.
در این کلام امیر مؤمنان علیه السلام هلاکت ملّتهای پیشین، مرتبط با خصلت خودپسندی آنان تلقّی گردیده و نیز جولانگاه وسوسههای شیطان به حساب آمده است؛ زیرا خودبزرگبینی، انسان را از توجّه به نیکیها و امتیازهای