89
درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»

موجب می‌‌گردد که انسان به انواع رفتارهای انحرافی روی آورد. بر اساس تشبیهی که امیر مؤمنان علیه السلام می‌‌آورند، در اثر زائل شدن ایمان به واسطهٔ حسادت، صدور هر گونه رفتاری از چنین شخصی، محتمل است؛ چرا که انسان فاقد ایمان از منظر دینی، نمی‌تواند به هیچ مبنایی در زندگی فردی و اجتماعی، پای بند باشد و پیروی از قوانین اجتماعی نیز برای چنین شخصی به اجبار عوامل بازدارنده و کنترل کنندهٔ خارجی خواهد بود، و آن جا که کنترلی نباشد، شخص، حاضر است برای رسیدن به خواسته‌‌های خویش، به هر عملی دست زند.

حسد و پیامدهای منفی‌‌ای که از جهات رفتاری دارد، ناظر به زمانی است که این صفت نفسانی، در تعامل‌های اجتماعی، منشأ اثر شده و رفتار انسان را دستخوش تغییر ساخته باشد. به عبارت دیگر، موارد یاد شده با توجّه به نتایج اجتماعی چنین بیماری روانی‌‌ای، مورد توجّه است که مفاسدی را در سطح اجتماع به دنبال بیاورد؛ و گرنه چنانچه حسد در رفتار فرد حسدورزنده انعکاس نیابد و عملی خلاف قاعدهٔ رفتار از طرف وی سر نزند، این پیامدهای اجتماعی نیز در کار نخواهد بود. اساساً نهیی که از حسد، در زبان دینی صورت گیرد و به عنوان یکی از گناهان قلمداد شود، مربوط به آن جاست که در صحنهٔ روابط اجتماعی به کار بسته شود.

تکبّر و ارتکاب رفتارهای بزهکارانه

در تعریف تکبّر (خود بزرگ‌‌بینی) گفته‌‌اند که عبارت است از: حالتی که آدمی، خود را بالاتر از دیگری ببیند و اعتقاد برتریِ خود را بر غیر داشته باشد.۱

1.. ر.ک: معراج السعادة، ص ۲۰۱؛ اخلاق حسنه، ص ۹۸ ـ ۱۰۳.


درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»
88

روشن است که بروز این صفت نفسانی با ملاحظهٔ جامعهٔ انسانی است و از نظر دینی، چنین صفتی بسیاری از کجروی‌ها را به دنبال دارد. در بیان قرآن کریم چنین آمده است که قابیل با برادرش هابیل که در محیط اجتماعی سادهٔ خویش می‌‌زیسته‌‌اند، به جهت حسادت ورزیدن به برادر، حاضر می‌‌شود حتّی وی را به قتل برساند و چنین انحراف عظیمی را مرتکب شود. امیر مؤمنان علیه السلام در همین زمینه می‌‌فرماید:

وَ لا تَکُونُوا کَالمُتکبّر عَلیٰ ابنِ اُمِّهِ مِن غَیرِ ما فَضلٍ جَعَلَهُ اللّٰهُ فیهِ سِوی ما ألحَقَتِ العَظَمَةُ بِنَفسِهِ مِن عَداوَةِ الحَسَدِ....۱

و شما همانند قابیل نباشید که بر برادرش تکبّر کرد. خدا او را برتری نداد. خویشتن را بزرگ می‌‌پنداشت، و حسادت، او را به دشمنی وا داشت...

و در جایی دیگر می‌‌‌‌فرماید:

وَ لا تَحاسَدُوا، فَاِنَّ الحَسَدَ یأکُلُ الایمانَ کَما تَأکُلُ النّارُ الحَطَبَ.۲

حسد نورزید که حسد، ایمان را چونان آتشی که هیزم را خاکستر کند، نابود می‌‌سازد.

همچنین می‌‌فرمایند:

صِحَّةُ الجَسَدَ، مِن قِلَّةِ الحَسَدِ.۳

سلامت تن، در دوری از حسادت است.

عبارات فوق، پیش از آن که توصیه‌‌های اخلاقی باشند، گویای آن‌اند است که صفت نفسانی حسادت ـ که صاحب خود را در زمرهٔ بیماران روانی قرار می‌‌دهد، و به تعبیر روان‌شناختی، وی را «روانْ رنجور» می‌‌سازد ـ،

1.. نهج البلاغة، خطبهٔ ۱۹۲.

2.. همان، خطبهٔ ۸۶.

3.. همان، حکمت شماره ۲۵۶. نیز، ر.ک: حکمت ۲۲۵.

  • نام منبع :
    درآمدی بر مسأله انحرافات اجتماعی در «نهج البلاغه»
    سایر پدیدآورندگان :
    حفیظ الله فولادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5348
صفحه از 128
پرینت  ارسال به